روز جمعه جلوه نور خداست
روز جمعه جلوۀ نور خداست
روز جمعه جلوۀ نور خداست
جمعه روز مردم اهل صفاست
روز جمعه کعبه گردد تکیه گاه
تکیه گاه خسرو عالم پناه
روز جمعه جلوۀ نور خداست
روز جمعه جلوۀ نور خداست
جمعه روز مردم اهل صفاست
روز جمعه کعبه گردد تکیه گاه
تکیه گاه خسرو عالم پناه
میلاد حجة ابن الحسن العسکری عج
مژده ایدل که دگر نیمۀ شعبان آمد
شب تاریک بسَر شد مهِ تابان آمد
جلوه گر نور خدا از ره احسان آمد
مظهر لطف خدا مهدی دوران آمد
در گلستان علی بلبل خوشخوان آمد
یا حجةابن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف
مخمس به غزل حافظ
از فراق تو شب و روز خورم خون جگر
از ره لطف نما بر منِ بیچاره نظر
شب تاریک به دنبال توام تا به سحر
روی بنما و وجود خودم از یاد ببر
یا حجةابن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف
مخمس به غزل حافظ
از فراق تو شب و روز خورم خون جگر
از ره لطف نما بر منِ بیچاره نظر
شب تاریک به دنبال توام تا به سحر
روی بنما و وجود خودم از یاد ببر
یا مولانا و یا ابانا صاحب الامر والعصر و الزمان عج
خسروا کمتر غلامت در دو عالم شاه هست
پرتوی از نور رویت صد فزون از ماه هست
آدم و نوح و خلیلت بندۀ درگاه هست
خادم و دربان کویت چون کلیم الله هست
من چه گویم کیستی مدّاح تو الله هست
میلاد مولود نیمه شعبان حضرت مهدی موعود عج
هاتفی در نیمه شب داد این سروش
بر در میخانه رو ای مِی فروش
با ادب برگو به پیر می فروش
آیۀ لاتقنطوا را کن تو گوش
لا تخف می ده و لا تحزن بنوش
...
التجاء برای آمدن حجت ابن الحسن العسکری عج، رباعیات
این دل تنگ من ای دوست ز هجرت خون شد
وه چه خوب است بیائی تو ببینی چون شد
از پس پرده برون آی که خورشید و قمر
بهر دیدار تو هر لحظه چنان مجنون شد
یا حجة ابن الحسن العسکری عجل علی ظهورک
ای مظهر توحید توئی دُرِّ یگانه
اندر خم چوگان تواَم گوی میانه
هر لحظه کنم ناله چنان مرغ شبانه
دنبال تو گردم چو گدا خانه به خانه
نی روی تو را بینم و نی از تو نشانه
یا حجة ابن الحسن العسکری عجل علی ظهورک، رباعیات
بر فراز عالم امکان بود پرواز تو
کی طنین انداز گردد صوت خوش آواز تو
من نمیدانم کجائی ای گل بستان من
تا شوم قربان قد همچو سرو ناز تو
میلاد حجة ابن الحسن العسکری عج
مژده ایدل که دگر نیمۀ شعبان آمد
شب تاریک بسَر شد مهِ تابان آمد
جلوه گر نور خدا از ره احسان آمد
مظهر لطف خدا مهدی دوران آمد
در گلستان علی بلبل خوشخوان آمد
روز جمعه و ظهور حضرت صاحب الزمان عج
روز جمعه جلوۀ نور خداست
جمعه روز مردم اهل صفاست
روز جمعه کعبه گردد تکیه گاه
تکیه گاه خسرو عالم پناه
میلاد صاحب الامر حجت الله علی خلقه عج
غم مخور جانا که ایندم بلبل دستان رسید
یار هر بی غمگساری جان بی جانان رسید
مظهر الطاف حق آن حجت یزدان رسید
الله الله مژده ایدل نیمۀ شعبان رسید
سبط احمد پور حیدر صاحب دوران رسید
میلاد ابانا و مولانا صاحب الامر عج
الله الله مژده یاران نیمۀ شعبان رسید
سبط احمد پور حیدر صاحب دوران رسید
حجت ثانی عشر یعنی که پور عسکری
این کرامت جانب حق حجت یزدان رسید
یا مولانا یا صاحب الزمان عجل علی ظهورک
ایدل غمین مباش که غمخوار میرسد
آن یادگار احمد مختار میرسد
اینک رسیده وقت که درماندگان غم
گویند پور حیدر کرار میرسد
یا مولانا و یا ابانا صاحب الامر والعصر و الزمان عج
خسروا کمتر غلامت در دو عالم شاه هست
پرتوی از نور رویت صد فزون از ماه هست
آدم و نوح و خلیلت بندۀ درگاه هست
خادم و دربان کویت چون کلیم الله هست
من چه گویم کیستی مدّاح تو الله هست
یا مولانا یا اباصالح المهدی عج
ایدوست نظر کن که چه ها بر سر من رفت
بلبل ز گلستان و ز بستان و چمن رفت
دست من و دامان تو ای سرو خرامان
از گلشن ما سنبل و نسرین و سمن رفت
دلگویه های شاعر با ابانا اباصالح المهدی عج
در بیابان فنا حیران و سرگردان منم
همچو مجنون روز و شب در ورطۀ طوفان منم
از فراق دوست چون بیمار در افغان منم
گر بگیری دستم ای شه چون گل خندان منم
ور نگیری عقلم از سر رفته بی سامان منم
میلاد مولانا صاحب الامر عج
نیمۀ شعبان جهان گردید یکسر گلستان
چهچه زن بلبل که آمد گل بطرف بوستان
کبک اندر کوه و آهو دشت و تیهو در دمن
طوطی و طاووس و هدهد آمده شکّرفشان
یا ابانا یا اباصالح المهدی عجل علی ظهورک
ای ولی اعظم حق حجت اثنی عشر
شو برون از پردۀ غیبت به حال ما نگر
جملگی هستیم زار و مضطر و خونین جگر
تا نیائی در جهان قرآن نگردد با ثمر
دشمنان دین دمادم گشته بر دین حمله ور
میلاد ابانا صاحب العصر عج
مظهر الطاف حق در ماه شعبان آمده
بلبل باغ حقیقت سوی بستان آمده
مژده ای یاران که یوسف رو به کنعان آمده
حامی دین مجری احکام قرآن آمده
صاحب تیغ دوسر با امر یزدان آمده
میلاد ابانا صاحب الامر والعصر والزمان عج
از چیست تو ای دوست که از دیده نهانی
بر دیدۀ دلها چو شب و روز عیانی
ای مظهر الطاف خدا بهر معانی
افسوس ندانم به کجا یا چه مکانی
بنمای رخ مَهوَشَت ای یوسف ثانی
السلام علیک یا ابانا یا صاحب الامر عج **************** تضمین به غزل حافظ
دل دیوانۀ من واله و حیران تو باد
هر کجا میگذرم روضۀ رضوان تو باد
عالم مُلک و مَلَک بندۀ فرمان تو باد
خسروا گوی فلک در خم چوگان تو باد
ساحت کون و مکان عرصۀ میدان تو باد
آدینه و ظهور ، یا اباصالح عج
آدینه بوَد روز تو ای مهدی موعود
شو جلوه گر ای نور خدا شاهد مشهود
در محفل ما رخ بنما ای مه تابان
ریزم به قدوم تو سر و عنبر و هم عود
یا صاحب الامر عجل لنا ظهورک *********
بگذار تا بنالم در ناله ام اثر هست
معشوق را تو برگو عاشق به پشت در هست
در نیمه شب بنالم تا یارم از ره لطف
گوید بیا و بنگر شام تو را سحر هست
یا " اَبانا " یا اباصالح المهدی عج
دیدن روی تو ایدوست مرا امید است
لب جوئی بنشینم که درخت بید است
سایۀ بید و لب جوی و حضور تو چنان
روح در کالبدم همچو گل ناهید است
میلاد "اَبانا" حضرت صاحب الامر عج
نسیم بوی بهشت است یا مَه شعبان
که میوزد به گلستان و لاله و ریحان
خبر دهید به طاووس و طوطی ای جانان
رسید بلبل شیدا به جانب بستان
تمام دشت و دمن گشته چون گل خندان
یا اباصالح المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
ایدوست من از هجر تو هر لحظه غمینم
برگو چه شود بلکه جمال تو ببینم
چون بلبل شیدا ز غمت چهچه زنانم
بر شاخۀ گل بلکه گل از وصل تو چینم
یا مهدی موعود عج******* مخمس به غزل حافظ
غم مخور ای دل خونین که چنان خواهد شد
بلبل گلشن حق چهه زنان خواهد شد
سلطنت قسمت شاه دو جهان خواهد شد
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد
توسل به امام اثنی عشر عج ********** مخمس به غزل حافظ
گو به شب زنده دلان هان عسسی می آید
بر دل غمزدگان دادرسی می آید
صبح صادق چو دمد لاله بسی می آید
مژده ایدل که مسیحا نفسی می آید
که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید
یا بقیةالله عجل علی ظهورک **************** مخمس به غزل حافظ
مژده بلبل که دگر خارُ خزان خواهد شد
یوسف از چاه زنخدان چو عیان خواهد شد
بوی پیراهن او رازِ میان خواهد شد
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد
اباصالح عج الله تعالی فرجه مددی
افسوس که امروز کسی را به کسی نیست
بر خوب تفقد به بدیها عبسی نیست
شهری است پر آشوب ولیکن عسسی نیست
هر چند کنم ناله مرا دادرسی نیست
در دیدۀ مردم همگی یک عدسی نیست
استغاثه به حضرت امام اثناعشر علیه السلام
ای ماه فروزنده به دیدار تو مایل
هستند جهانی همه از عالم و جاهل
ای صورت نیکوی تو خورشید فضائل
در عالم لاهوت توئی شمع محافل
در عالم ناسوت توئی هادی کامل
یا اباصالح مددی یا اباصالح مددی عج
دلا بیا تو ببین بلبلان شیدا را
ز هجر روی تو مهجور کرده دنیا را
به حیرتم چه کنم دل دهم تسلی را
مگر تو لطف کنی ورنه هستیِ ما را
رود به باد فنا جمله دین و عقبی را
استغاثه به امام زمان عج *********** مخمس به غزل حافظ
این چو خرمهره که مانند گهر میبینم
روز روشن ز شب تار بَتر میبینم
زاغ و هدهد همه را تاج به سر میبینم
این چه شوری است که در دور قمر میبینم
همه آفاق پر از فتنه و شر میبینم
یا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه ********** مخمس به غزل حافظ
دوش رفتم سوی میخانه یکی گفت مرو
گفتمش تشنۀ دلسوخته ام گفت برو
رفتم و زد ز وفا بر دل سنگم پرتو
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
یادم از کشتۀ خویش آمد و هنگام درو
یا حجت الله علی خلقه ********مخمس به غزل حافظ
اگر نصیب شود پیش پات اُفتم خاک
سِزَد که فخر کنم بر تمامی افلاک
چو تاج زر به سرم میگذارَمش چالاک
هزار دشمنم اَر میکنند قصد هلاک
گرَم تو دوستی از دشمنان ندارم باک
یا اباصالح عج مددی
شبانه روز به امید وصل بنشینم
که بلکه سایۀ لطفت رسد به بالینم
امیدوار چنانم که در مزارع عمر
ز وصل خرمن حسن تو خوشه برچینم
یا اباصالح عج مددی
تضمین به غزل سعدی
هست به دل آرزو طرۀ دلجوی دوست
قبله و محراب من طاق دو ابروی دوست
گردنم افتاده چون سلسلۀ موی دوست
آب حیات من است خاک سر کوی دوست
گر دو جهان خرمی است ما و غم روی دوست
یا باصالح المهدی عج علی ظهورک
دیوانه شدم ای دوست با سلسلۀ مویت
بر گردن من افکن کایَم به سر کویت
گر تیر بلا بارد زان نرگس جادویت
بالله که خریدارم شاید شنوم بویت
تا کی بنشینم من بینم رخ نیکویت
میلاد حجةابن الحسن العسکری عج
نیمۀ شعبان رسید و لطف حق شد جلوه گر
از قدومش شد گلستان جملگی از خشک و تر
مژده هان ای دوستان زین بلبل خوشخوان حق
مظهر خلّاق عالم زادۀ خیرالبشر
یا حجةابن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف
مخمس به غزل حافظ
از فراق تو شب و روز خورم خون جگر
از ره لطف نما بر منِ بیچاره نظر
شب تاریک به دنبال توام تا به سحر
روی بنما و وجود خودم از یاد ببر
خرمن سوختگان را همه گو باد ببر
آدم و نوح و خلیلند به پیش تو گدا
موسی و عیسی و یعقوب و سلیمان و سبا
همه گویند به تو ای که توئی در همه جا
ما چو دادیم دل و دیده به طوفان بلا
گو بیا سیل غم و خانه ز بنیاد ببر
به کمند تو اسیر است هزاران چو منش
این اسیری ز برای همگان خرم و خَش
به سر کوی تو ای دوست جهان لیلی وش
سینه گو شعلۀ آتشکدۀ فارس بکش
دیده گو آب رخ دجلۀ بغداد ببر
تو مپندار که هر کس به جهان نا اهل است
هر که با اهل دلش میل بود کو اهل است
ای دل ار فکر من و تو همه روی جهل است
دولت پیر مغان باد که باقی سهل است
دیگران گو برو و نام من از یاد ببر
اندر این دیر کهن سیر ز عمر و ز حیات
شده ام ایدل غمگین هله کو آب حیات
تا بنوشم ز لبش بلکه دهم از آفات
زلف چون عنبر جانش که ببوید هیهات
ای دل خام طمع این سخن از یاد ببر
بهر دیدار تو هر لحظه کند دل هوسی
هر کجا روی کنم نیست مرا دادرسی
گفت استاد ازل بلبل دل یا مگسی
سعی نابرده در این راه به جائی نرسی
مزد اگر میطلبی طاعت استاد ببر
باغبانا ز کرم یک گل بی خار بده
یا پیامی به من از جانب دلدار بده
هر چه خواهی به جهانم همه آزار بده
روز مرگم نفسی وعدۀ دیدار بده
وانگهم تا به لحد فارغ و آزاد ببر
انتظار رخ یار ار بود آزار خوشم
تیر بارد اگر از جانب دلدار خوشم
گر حوالت بکنم بر بد و اغیار خوشم
دوش میگفت به مژگان درازت بکُشم
یا رب از خاطرش اندیشۀ بیداد ببر
ای دل بولهوس از بولهوسی دست بدار
دست از دامن آن یار وفادار بر آر
رو تو "رونیزی" از این خواب دمی شو بیدار
حافظ اندیشه کن از نازکی خاطر یار
برو از درگهش این ناله و فریاد ببر
التماس دعا - برای شادی روح شاعر
مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
یا حجت الله علی خلقه عجل علی ظهورک
چشم چو آهویت دل ما را کباب کرد
ابروی تو دو دیدۀ ما را حباب کرد
مژگان نازنین تو زد تیر بر دلم
گیسوی عنبرین تو ما را طناب کرد
میلاد مسعود حضرت صاحب الزمان عج
پور حسن سرور آزادگان
بلبل حق آمده در بوستان
گشته جهان از قدمش گلستان
مولد مسعود امام زمان
باد مبارک به همه شیعیان
موسم شادی و سرور آمده
جن و ملائک به درود آمده
دشت و دمن صندل و عود آمده
مولد مسعود امام زمان
باد مبارک به همه شیعیان
بلبل حق سوی گلستان رسید
چهچِه زنان جانب بستان رسید
حجت حق نیمۀ شعبان رسید
مولد مسعود امام زمان
باد مبارک به همه شیعیان
آیۀ والیل بود موی او
شمس و قمر منفعل از روی او
سنبل و نرگس خجل از بوی او
مولد مسعود امام زمان
باد مبارک به همه شیعیان
عالم لاهوت دهد این نوید
سرو و گل و لاله همه شد پدید
حافظ آیات الهی رسید
مولد مسعود امام زمان
باد مبارک به همه شیعیان
وارث علم همۀ انبیاء
آمده از نرجس نرگس نما
وه چه جمالی بکَ شمسُ الضحی
مولد مسعود امام زمان
باد مبارک به همه شیعیان
این مهِ بی مثل و نظیر وبدیل
مظهر الطاف خدای جلیل
سبط نبی باشد و پور خلیل
مولد مسعود امام زمان
باد مبارک به همه شیعیان
نور دو چشم علی مرتضی
گشته مدیحش به جهان مصطفی
منتظرانش همه اندر ثنا
مولد مسعود امام زمان
باد مبارک به همه شیعیان
جلوه گری کن تو اَیا ماه من
بین تو دمی شیون و هم آه من
بهر خدا شو تو به همراه من
سبط نبی شبل علی الامان
مظهر حق نور جلی الامان
دین خدا بی کس و یاور شده
ملعبۀ مشرک و کافر شده
شرع نبی گلبن بی پر شده
سبط نبی شبل علی الامان
مظهر حق نور جلی الامان
فرقۀ صوفی تو ببین جلوه گر
بابیِ بی دین چه قدَر خیره سر
صحبت باطل شده چون نیشکر
سبط نبی شبل علی الامان
مظهر حق نور جلی الامان
گفتۀ "رونیزی" اگر شد قبول
برزخ و محشر نبود او ملول
دست زده دامن سبط بتول
ای گل گلزار بتول اَلدّخیل
پور حسن سبط رسول اَلدّخیل
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
میلاد سراسر نور حضرت صاحب الامر عج
نیمۀ شعبان رسید و لطف حق شد جلوه گر
مژده هان ایدل که عالم شد گلستان سر به سر
ای سبا برگو به نرجس مرحبا از این پسر
کس نزاید چون تو خورشیدی چنان قرص قمر
کو شود نور دو چشم حضرت خیرالبشر
میلاد حضرت صاحب الامر عج
هاتفی در نیمه شب داد این سروش
بر در میخانه رو ای مِی فروش
با ادب برگو به پیر مِی فروش
آیۀ لاتقنطوا را کن تو گوش
لاتخف مِی ده و لاتحزن بنوش
**یا حسین ع **
صلوات
گویم از جسم حسین آن خسرو گلگون قبا
از جفای کوفیان گردید اندر خون تپان
در میان قتلگه فرمود با زینب چنین
خواهرم رُو کن پرستاری زنان و کودکان
**یا حجة ابن الحسن عج*** (میلاد)
صلوات
نیمۀ شعبان جهان گردید یکسر گلستان
چهچه زن بلبل که آمد گل بطرف بوستان
کبک اندر کوه و آهو دشت و تیهو در دمن
طوطی و طاووس و هدهد آمده شکّرفشان
توسل به امام زمان عج
از هجر تو ای دُر یگانه
من مستم و می بود بهانه
ما مهر تو را به جان خریدیم
مهر تو دمی به ماست یا نه
میلاد امام زمان عج
ایدل بیا که نوبت شادی رسیده است
بلبل به باغ آمده گل پروریده است
یعنی که گشته مولد سلطان دین پناه
خلاق با جمال نکو آفریده است
در فضیلت وجود مقدس امام عصر عج
ای شه بی مثل و مانند و نظیر
علم حق را هم علیمی هم خبیر
هر کسی هر جا کند روی نیاز
جز تو نبود هیچ دانا و بصیر
در فضیلت امام زمان عج
ای که در دائرۀ عالم امکان هستی
مرکز دائره از نور تو دارد هستی
هستۀ مرکزی عالم ملک و ملکوت
گر نبودی تو جهان را نبُدی پابستی
در فضیلت حضرت امام زمان عج
ای که در گلشن حق بلبل خوش الحانی
چهچه زن شو که دهی عالم دل را جانی
منتظر تا که بیائی ز پس پرده برون
گر قبولم بنمائی شَومَت قربانی
در فضیلت حضرت امام عصر عج
ای مه تابان تو شاهی جمله عالم بنده باد
هر که باشد بندۀ تو در جهان فرخنده باد
قائم دنیا و دینی سبط خیرالمرسلین
نی توان بی اذن تو شیئی به دنیا زنده باد
در منقبت حضرت امام عصر عج
در گلشن حق همچون، شاخ گل طوبائی
بر دائرۀ امکان، هم سرور و مولائی
عالم همگی مضطر از هجر تو ای سرور
یکدم ز وفا بنگر بر ما که توانائی
در توسل به حضرت امام زمان عج
یا صاحب الزمان خلف پاک مصطفی
ای نونهال گلشن زهرا و مرتضی
ای نور دیدگان عزیزان فاطمه
هستی ز نسل عابد بیمار کربلا
توسل به حضرت ولی عصر عج
ای که در پردۀ غیبت تو چو خور پنهانی
قمر از پرتو رویت شده نور افشانی
عالم از یمن وجود تو بود روزی خوار
هر که انکار کند او نبود انسانی
میلاد حضرت صاحب الامر عج
دوازده شبه ماهی به نیمۀ شعبان
طلوع کرد ز الطاف حضرت سبحان
مه دوازدهم شاه چارده کشور
ندانمش چه بگویم که وصف آن قرآن
میلاد صاحب الامر عج
گلی از گلشن قدرت بیامد اندر این بستان
به رنگ ارغوان ایدل به روز نیمۀ شعبان
به صورت همچو پیغمبر به صولت ثانی حیدر
جمالش چون مه انور ز لطف حضرت سبحان
در میلاد حضرت امام مهدی عج
اهل جهان یکسر بود در شوق در ناز
از مقدم سلطان دین آن سرو طنّاز
قمری به رفتار آمده بلبل به آواز
گوئید نور حق به عالم گشته موجود
قمری و بلبل، غنچه ها با گل، از عطر بویت
جملگی حیران، مات و سرگردان، در آرزویت
میلاد امام زمان عج ************
طوطی طبعم چو بلبل گشته شیدا این زمان
تا بگوید شمه ای از وصف روی گلرخان
عقل حیران است گوید بی خرد خاموش باش
عشق میگوید بگو هرچند هستی ناتوان
میلاد حضرت مهدی عج
جلوه گر شد نور حق در ماه شعبان دوستان
چهچه زن بلبل بیا یکدم به طرف بوستان
ساقیا می ده بنوشم مطربا برگیر دف
زان می طائر که قرآن کرده وصفش را بیان
توسل به حضرت امام زمان عج، الامان الامان حجت حق
ای امام زمان ای شه دین
یک نظر کن به حال مساکین
دشمنان کرده اند رخنه در دین
الامان الامان حجت حق
یا صاحب الامر عجل علی ظهورک *********
بگذار تا بنالم در ناله ام اثر هست
معشوق را تو برگو عاشق به پشت در هست
در نیمه شب بنالم تا یارم از ره لطف
گوید بیا و بنگر شام تو را سحر هست
یا حجة ابن الحسن عجل علی ظهورک
دیدن روی تو ایدوست مرا امید است
لب جویی بنشینم که درخت بید است
سایۀ بید و لب جوی و حضور تو چنان
روح در کالبدم همچو گل ناهید است
میلاد امام زمان عج *************
نسیم بوی بهشتی است مه شعبان
که می وزد به گلستان و لاله و ریحان
خبر دهید ز شفقت به مرغ خوش الحان
رسید بلبل شیدا به جانب بستان
تمام دشت و دمن گشته چون گل خندان
یا بقیةالله عجل علی ظهورک **************** مخمس به غزل حافظ
مژده بلبل که دگر بار خزان خواهد شد
یوسف از چاه زنخدان چو عیان خواهد شد
بوی پیراهن او راز میان خواهد شد
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد
توسل به امام اثناعشر عج ********** مخمس به غزل حافظ
گو به شب زنده دلان هان عسسی می آید
بر دل غمزدگان دادرسی می آید
صبح صادق چو دمد لاله بسی می آید
مژده ایدل که مسیحا نفسی می آید
که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید
یا مولانا یا صاحب الامر عج
ایدوست من از هجر تو هر لحظه غمینم
باشد که بیائی و جمال تو ببینم
چون بلبل شیدا ز غمت چهچه زنانم
بر شاخۀ گل بلکه گل از وصل تو چینم
استغاثه به محضر حضرت ولی الله الاعظم عج (میلاد)
افسوس در این دوره کسی را به کسی نیست
بر خوب تفقد به بدیها عبسی نیست
شهریست پر آشوب ولیکن عسسی نیست
هرچند کنم ناله مرا دادرسی نیست
ایدل تظری کن که به دیده عدسی نیست
استغاثه به حضرت امام اثناعشر علیه السلام
ای ماه فروزنده به دیدار تو مایل
هستند جهانی همه از عالم و جاهل
ای صورت نیکوی تو خورشید فضائل
در عالم لاهوت توئی شمع محافل
در عالم ناسوت توئی هادی کامل
توسل به حضرت بقیةالله
نور حق شد جلوه گر امروز بر دشت و دمن
ساکنان عالم لاهوت گویند این سخن
شاد و میمون و مبارک باد این سیمین بدن
بلبل گلزار زهرا نور چشمان حسن
توسل به مولا حضرت صاحب الامر عج ************
دلا بیا تو ببین بلبلان شیدا را
ز هجر روی تو مهجور کرده دنیا را
به حیرتم چه کنم دل دهم تسلا را
مگر تو لطف کنی ورنه هستی ما را
رود به باد فنا جمله دین و عقبی را
یا صاحب الامر عج ************* مخمس به غزل حافظ
دوش رفتم سوی میخانه خرد گفت مرو
گفتمش تشنۀ دلسوخته ام گفت برو
رفتم و زد ز وفا بر دل سنگم پرتو
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
یادم از کشتۀ خویش آمد و هنگام درو
توسل به حضرت بقیةالله الاعظم روحی و ارواح العالمین لمقدمه الفداء ***********تضمین به غزل حافظ
اگر نصیب شود پیش پایت افتم خاک
سزد که فخر کنم بر تمامی افلاک
چو تاج زر به سرم میگذارمش چالاک
هزار دشمنم ار میکنند قصد هلاک
گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک
توسل به حضرت صاحب الامر عج (رباعیات)
چشم چو ماهت دل ما را کباب کرد
ابروی تو دو دیدۀ ما را حباب کرد
مژگان نازنین تو زد تیر بر دلم
گیسوی عنبرین تو ما را گلاب کرد
وسل به مولانا صاحب الامر عج
صلوات
شبانه روز به امید وصل بنشینم
که بلکه سایۀ لطفت رسد به بالینم
امیدوار چنینم که در مزارع عمر
ز وصل خرمن حسن تو خوشه برچینم
ولادت با سعادت امام اثنا عشر عج
نیمۀ شعبان رسید و لطف حق شد جلوه گر
از قدومش شد گلستان جملگی از خشک و تر
مژده هان ای دوستان زین گلبن نیکو ثمر
مظهر خلاق عالم زادۀ خیرالبشر
میلاد امام عصر عج ***********
نیمۀ شعبان رسید و لطف حق شد جلوه گر
مژده هان ایدل که عالم شد گلستان سر بسر
ای صبا برگو به نرجس مرحبا از این پسر
کس نزاید چون تو خورشیدی چنین قرص قمر
کو شود نور دو چشم حضرت خیرالبشر
میلاد امام زمان عجل الله تعالی فرجه و سهل الله مخرجه و رزقناالله رؤیته
پور حسن سرور آزادگان
از سوی حق آمده در این جهان
گشته جهان از قدمش گلستان
مولد مسعود امام زمان
باد مبارک به همه شیعیان
امام زمان ع *************** مخمس به غزل سعدی
هست به دل آرزو طرۀ دلجوی دوست
قبله و محراب من طاق دو ابروی دوست
گردنم افتاده چون سلسلۀ موی دوست
آب حیات من است خاک سر کوی دوست
گر دو جهان خرمیست ما و غم روی دوست
یا حضرت صاحب الامر والعصر والزمان عج ********
دیوانه شدم ایدوست با سلسلۀ مویت
بر گردن من افکن کآیم به سر کویت
گر تیر بلا بارد زان نرگس جادویت
والله که خریدارم شاید شنوم بویت
تا کی بنشینم من بینم رخ دلجویت
امام عصر عج ******************* مخمس به غزل حافظ
از فراق تو شب و روز خورم خون جگر
از ره لطف نما بر من بیچاره نظر
شب تاریک به دنبال توام تا به سحر
روی بنما و وجود خودم از یاد ببر
خرمن سوختگان را همه بر باد ببر
میلاد صاحب الامر والعصر والزمان ******* مصادف با تولد این حقیر
(تاریخ سرودن این شعر برابر است با39.7.30 هجری شمسی
مصادف با روز تولد این حقیر "فرزند شاعر" میباشد)
ز باغ ِلاله و ریحان گلِ نرگس نمایان شد
به کوه و دشت و صحرا بین بسی اختر چراغان شد
سراسر سرو و کاج و سوسن و سنبل به طنّازی
صنوبر با غرنفول چون گل احمر پریشان شد
توسل به امام زمان عج ************** مخمس به غزل حافظ
بنگر ای دوست که با حال تباه آمده ایم
چون گدایان به درت خواه نخواه آمده ایم
ذره هستیم که در پرتو ماه آمده ایم
ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده ایم
از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم
میلاد امام عصر عج *****
مژده ای بلبل که آمد گل به طرف بوستان
محو و حیران جمالش گشته یکسر گلستان
سوسن و نسرین و سنبل با بنفشه جلوه گر
نسترین و نرگس و شمشاد و کاج و ارغوان
یامهدی.عجّل الله تعالی فرجه وسهّل الله مخرجه ورزقناالله رؤیته
از هجر تو ای دُرِّ یگانه
مخمورم و می بود بهانه
ما مهر تو را به جان خریدیم
مهر تو دمی به ماست یا نه
میلاد حضرت صاحب الامر عج ***********
مخور غم ای دل غمگین که صبح وصل پیدا شد
به گوشم هاتفی گفتا که فیض حق مهیا شد
تو ای ساقی بده جامی که ساغر پر ز صهبا شد
سحر از دامن نرجس گل نرگس هویدا شد
که از نور رخش روشن سراسر باغ و صحرا شد
(میلاد ) یا اباصالح عج مددی
مژده ای بلبل که گل آمد به سوی گلستان
محو و حیران جمالش گشته یکسر بوستان
ساکنان عالم لاهوت در شوق و شعف
گشته بر ناسوتیان از لطف حق عنبرفشان
یا غیاث المستغیثین عج******* مخمس به غزل حافظ
طلعت رویت اگر ز پرده درآید
گلشن امکان به خویش جلوه گر آید
نخل امیدم چنانچه در ثمر آید
بر سر آنم که گر ز دست بر آید
دست به کاری زنم که غصه سر آید
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
ای زادۀ خیرالبشر ای یادگار مرتضی
ای عصمت زهرا توئی اندر دو عالم رهنما
ای صاحب علم حسن ای نور چشمان حسین
بنگر حسین را بی کفن ای مجری حکم خدا
قصد یار-یامهدی عج******** تضمین به غزل حافظ
روم به میکده یکدم به باده نوشیدن
که بلکه مست شوم بهر نکته سنجیدن
منم که شهرۀ شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن
یا مهدی عج ادرکنی******** مخمس به غزل حافظ
ای سبط نبی حجت حق رو سوی ما کن
از لطف و کرم درد جهانی تو دوا کن
عهد ازلی را به گدایان تو وفا کن
ای خسرو خوبان نظری سوی گدا کن
رحمی به من سوختۀ بی سر و پا کن
امام زمان عج *********** تضمین به غزل حافظ
بلبلان چهچه زنان موسم نسرین آمد
باغبان شاد که هنگام ریاحین آمد
سوسن و نسترن و نرگس پرچین آمد
سحرم دولت بیدار به بالین آمد
گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد
به دنبال یار*****الله جلّ جلاله****** مخمس به غزل حافظ
هر روز و شب مرا به جهان آه و ناله بود
اما دلم به یاد گل و سرو و لاله بود
روز وصال منتظر اشک ژاله بود
دیدم به خواب خوش که به دستم پیاله بود
تعبیر رفت و کار به دولت حواله بود
امام عصر ع ************** مخمس به غزل حافظ
میرسد هر لحظه بانگ الرحیل
گوش دل کر گشته از این قال و قیل
در کجا هستی اَیا نور خلیل
ای رخت چون خلد و لعلت سلسبیل
سلسبیلت کرده جان و دل سبیل
**میلاد ولی حق صاحب الامر عج**
جلوه گر شد نور حق در ماه شعبان دوستان
چهچه زن بلبل بیا یک دم به طرف بوستان
طوطی و طاووس و هدهد جملگی اندر نشاط
کبک اندر کوهساران همچو قمری نغمه خوان
**یا اباصالح ع**
اگر اجازه دهی همچو کلب در کویت
بیایم و بشوم من فدای گیسویت
دو دست کوته خود بر زنم به دامانت
کنم چو قبله همانا کمان ابرویت
******اللهم عجل لولیک *****
هزاران هزاران هزاران هزار
درود، تهنیت، هم به هشت و چهار
دگرباره گویم سلام و درود
به هفت و شش و مادر هفت و چار
یامهدی عج******* مخمس به غزل حافظ
ای دل ار خواهی ببینی صولت دلدار من
در گلستان حقیقت رو نشین در انجمن
مژده ده اینک چو هدهد بر سلیمان زمن
افسر سلطان گل پیدا شد از طرف چمن
مقدمش بادا مبارک باد بر سرو و سمن
یاصاحب الزمان عج*********** مخمس به غزل حافظ
گشته هنگام طلوع ماه تابان غم مخور
صبح صادق آشکارا شد شتابان غم مخور
از افق بیرون شده خورشید رخشان غم مخور
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبۀ احزان شود روزی گلستان غم مخور
**یا صاحب الزمان ادرکنی**
ای کشتی نجات غریقان روزگار
ای نور چشم فاطمه ای شاه تاجدار
در گلشن وجود تو هستی چنان هَزار
شو چهچه زن بیا و ببین دشت و مرغزار
گردیده خشک جمله ز غم برگ و شاخسار
**غم مخور حضرت صاحب الزمان عج میآید**
مخور غم ای دل غمگین که غمخوار تو می آید
نوای بلبل شیدا ز گلزار تو می آید
هما و طوطی و طاووس و قمری جملگی با هم
صدای کبک خوش الحان ز کُهسار تو می آید
****یا ابن الحسن عجل علی ظهورک ****
ای سید والا مقام یاابن الحسن یاابن الحسن
ای زادۀ خیرالانام یاابن الحسن یاابن الحسن
در انتظار روی تو بینم رخ نیکوی تو
جانا سوی گلشن خرام یاابن الحسن یاابن الحسن
**یاصاحب الزمان عج**
السلام ای سرور آزادگان
السلام ای مهدی صاحب زمان
السلام ای حجت پروردگار
جانشین خاتم پیغمبران
**میلاد حضرت صاحب الزمان ادرکنی**
غم مخور ای دل که غمخوار جهان
آمده در کالبدها همچو جان
مات و حیرانم کنم چون وصف او
ذره چون گوید که خورشید آنچنان
نجوای رزمندگان و رهبر و با امام زمان عج **********
دمبدم گویند این رزمندگان
الامان ای مهدی صاحب زمان
ای که هستی ذات حق را آینه
کن نظر از لطف بر ایرانیان
یا صاحب الامر عجل علی ضهورک
تا نیایی دین نگردد کامیاب
ای گل باغ امامت کن شتاب
مستمندان از غمت بیچاره اند
مفلسان از دوریت آواره اند
**ای مونس جان قطب زمان مهدی زهرا**
ای مونس جان قطب زمان مهدی زهرا
ای نور بصر جان جهان مهدی زهرا
ای مظهر حق والی دین خسرو مطلق
بنگر دمی ای شیر ژیان مهدی زهرا
**یاصاحب الزمان یا حجة ابن الحسن العسکری عج**
ای ماه آسمان و زمین صاحب الزمان
ای نو نهال گلشن و دین صاحب الزمان
ای جانشین خاتم پیغمبران بیا
یک لحظه حال ما تو ببین صاحب الزمان
**یا اباصالح المهدی عج ادرکنی**
صلوات
ماه شعبان ماه حق ماه رسول
رو تو ای باد صبا گو با بتول
گشته میلاد شه کون و مکان
سرور دین مهدی صاحب زمان
میلاد حضرت ابا صالح المهدی عج
مژده ای یاران که اینک نیمۀ شعبان رسید
در گلستان حقیقت باد نوروزی وزید
ابر رحمت آمد و یکسر جهان شد لاله زار
ژاله ها از لطف حق بر لاله ها هر دم چکید
یا صاحب الامر یا غیاث المستغیثین عج *******
من مور ضعیف و تو سلیمان زمانی
بنگر که گلستان شده هنگام خزانی
آبی بده از لطف اَیا بهر معانی
چون مظهر الطاف خداوند جهانی
نا گفته تو دانایی و نا خوانده تو دانی
**یا غیاث المستغیث عج**
صاحب ملک ولایت یا غیاث المستغیث
گلبن باغ هدایت یا غیاث المستغیث
جان فدای خاک پایت یا غیاث المستغیث
ظلم گشته در نهایت یا غیاث المستغیث
منتظر عالم برایت یا غیاث المستغیث
میلاد صاحب الامر عجل علی ظهورک
مژده ای دل ماه شعبان آمده
چهچه زن بلبل به بستان آمده
نور حق از لطف حق شد جلوه گر
قمری و طوطی غزل خوان آمده
**در انتظار حجة ابن الحسن العسکری**عج
شب آدینه و یلدا نشستم انتظار تو
که شاید آیی و بینم رخ سیمین عذار تو
زنم دستم به دامانت ببوسم خاک پایت را
که هستم از غمت هر دم چو لاله داغدار تو
میلاد صاحب الزمان ع***** اشفع لنا فی الدنیا والآخره
ای ماه آسمان ولایت خوش آمدی
ای کانِ فضل و جود و عنایت خوش آمدی
ای نونهال باغ هدایت خوش آمدی
ای گلبن درخت درایت خوش آمدی
جانم هزار بار فدایت خوش آمدی
*****امام عصر عج ***
هاتفی در نیمه شب داد این سروش
بر در میخانه رو ای مِی فروش
با ادب برگو به پیر می فروش
آیۀ لاتقنطوا را کن تو گوش
لا تخف می ده و لا تحزن بنوش
میلاد حجةابن الحسن العسکری عجل...
نیمۀ شعبان مبارک باد بر اهل جهان
گشته میلاد ولی حق امام انس و جان
در طلوع فجر صادق شد طلوع روی او
چون مهی شد جلوه گر در عالم کون و مکان
ا امام زمان عج*********مخمس به غزل حافظ
ایدل بیا که مرغ سحر شد به بام ما
بلبل بزن تو چهچه که گل شد به نام ما
آمد برون ز پرده مه خوش خرام ما
ساقی به نور باده برافروز جام ما
مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما
میلاد امام زمان عج ادرکنی
در پس پرده برون گشت مه تابانی
عالم کون و مکان یکسره شد نورانی
قمریان در طرب و غنچه کند طنازی
بلبلان چهچه زنان گشته به هر بستانی
امر به معروف**********مخمس به غزل حافظ
منکر ببین که پرده ز رخسار باز کرد
معروف رخت بست فرار از فراز کرد
این چرخ نیلگون همه را در گداز کرد
صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد
بنیاد مکر با فلک حقه باز کرد
یا اباصالح عج مددی********مخمس به غزل حافظ
ای دولت تو در همه جا سازگار عمر
ای شاه تاجدار توئی افتخار عمر
بنگر شکسته گشته ز غم شاخسار عمر
ای خرم از فروغ رخت لاله زار عمر
باز آ که ریخت بی گل رویت بهار عمر
میلاد حضرت مهدی عج************تضمین به غزل حافظ
مژده ایدل موسم گل در گلستان امشب است
ساقیا می ده که هنگام طرب پشت شب است
نیمۀ شعبان رسید از شوق جانم بر لب است
آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است
یا رب این تأثیر دولت در کدامین کوکب است
حضرت حجت عجل الله
در گلستان حقیقت بلبلی شد چهچه زن
کز نوایش شد معطر جملگی دشت و دمن
قمری و طاووس هر یک بر فراز گلبُنی
هر زمان گویند با آن طوطی شکر شکن
العجل یا صاحب الامر والعصر والزمان عج
کجائی ای شه والاتبارم
ز هجر دوریت بس بیقرارم
کجائی نور چشمان پیمبر
بیا بنگر دمی بر حال زارم
یا امام عصر عج************ تضمین به غزل حافظ
ایدل بیا ببین که جهان گشته لاله زار
بلبل بزن تو چهچه که شد فصل نوبهار
مطرب نواز چنگ که شد لاله داغدار
عید است و موسم گل و یاران در انتظار
ساقی به روی شاه ببین ماه و می بیار
توحید********** مخمس به غزل حافظ
ای که گوئی حاصل عمرم چو برگی کاه نیست
قدر دانی کن که غیر از خوشه چینی راه نیست
غم مخور ایدل که حق با ماست ما را چاه نیست
زاهد ظاهر پرست از حال ما آگاه نیست
در حق ما هرچه گوید جای هیچ اکراه نیست
امام عصر ع************ مخمس به غزل حافظ
دوش بلبل به در میکده غوغا میکرد
شکوه از رنج و غم و محنت دنیا میکرد
هاتفی کین سخن از دلبر رعنا میکرد
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
وانچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
یا صاحب الامر عج*********** تضمین به غزل حافظ
امروز رهزنان همه شبگیر میکنند
عقل سلیم را هدف تیر میکنند
با گوش و هوش باش که تدبیر میکنند
دانی که چنگ و عود چه تقریر میکنند
پنهان خورید باده که تعزیر میکنند
یا صاحب الامر عج************* مخمس به غزل حافظ
گشته طوبی منفعل از قامت رعنای تو
حور و غلمان شد خجل از صورت زیبای تو
بلبل سرگشته باشد واله و شیدای تو
ای قبای پادشاهی راست بر بالای تو
زینت و تاج و نگین از گوهر والای تو
یا حجت حق عج***********مخمس به غزل حافظ
ایدل ار داری هوای کوی خوبان غم مخور
همچو بلبل چهچه زن بر سوی بستان غم مخور
در طلوع فجر صادق شو شتابان غم مخور
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبۀ احزان شود روزی گلستان غم مخور
یا مهدی موعود عج********** مخمس به غزل حافظ
گفتم ای دل که بگو دولت ابرار کجاست
خسرو کون و مکان شاهد بازار کجاست
بلبل خوش سخن احمد مختار کجاست
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست
امام زمان عج *********مخمس به غزل حافظ
ای سبط پاک احمد ای حجت الهی
وی نور چشم حیدر از ماه تا همایی
غیر از تو کس نباشد بر دین حق پناهی
ای در رخ تو پیدا انوار پادشاهی
در فکرت تو پنهان صد حکمت الهی
امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف
گو چرا اندر پس ابری نهان
ای مه برج زمین و آسمان
ماه و خورشید و کواکب پیش تو
چون غلامانی حقیر و ناتوان
******هشدار که او خواهد آمد******
ایهاالناس جهان بحر خطر میبینم
این خطر یکسره از فعل بشر میبینم
هر کسی هر عملی کرد همان را دارد
نوح در کشتی و در غرق پسر میبینم
یا مهدی موعود عج******* مخمس به غزل حافظ
غم مخور ای دل خونین که چنان خواهد شد
بلبل گلشن حق چهچه زنان خواهد شد
سلطنت قسمت شاه دو جهان خواهد شد
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد
یا عزیز زهرا س یا مهدی عجل علی ظهورک
ای رهبر دو عالم ای شاه دشت خضرا
ای نور چشم حیدر ای نونهال زهرا
در انتظار رویت هستیم جمله مضطر
از راه لطف و احسان بنمای رخ تو جانا
یا ولی منتظر عج********* مخمس به غزل حافظ
ای دل ز ره عبرت گر دیده تو بگشائی
در عالم انسانی بینی رخ ربانی
شو چهچه زنان بر گو بر آن گل رعنائی
ای پادشه خوبان داد از غم تنهائی
جان بی تو به لب آمد وقت است که باز آئی
یا حجت الله علی خلقه عجل علی ظهورک
ای مه برج حیا سلطان دین
از کرم یک لحظه حال ما ببین
گر کنی لطف و نمائی مرحمت
داروی دردم همین است و همین
*****یا صاحب الامر ادرکنی****
مژده ایدل فصل ریحان آمده
ارغوانی گل به بستان آمده
سوسن و نسرین و سنبل با بنفش
اطلس و میمون در افشان آمده
****یا اباصالح مددی *****
میلاد پور عسکری آمد برای دلبری
آن دلبر بِه از پری شد جلوه گر چون مشتری
میلاد پور عسکری از بطن دخت قیصری
رعنا گل مه پیکری شد جلوه گر در اختری
****میلاد حضرت حجت ابن الحسن العسکری عج ****
شب تاریک شد روشن ز نور ماه تابانی
به روز نیمۀ شعبان جهان یکسر گلستانی
ز خورشید جمالش منفعل خورشید و هم زهره
که شد میلاد فرزند علی آن شیر یزدانی
*****یا امام زمان عج *****
ای به بالا سرو و رخ افضل ز ماه
لحظه ئی ای ماه من از بارگاه
جلوه گر شو در جهان بدر منیر
بین جهانی از غمت یکسر تباه
یا امام زمان عج (دوست در غیبت) ********
دوست در غیبت و ما غفلت و شیطان به مقابل
امر حق بر سر ما جمله کنی روی به باطل
هر کجا هر که کند روی خورد سیلی دشمن
نبود هیچ بجز لطف تو ای نیک خصائل
میلاد حضرت صاحب الامر والعصر والزمان عج
ای دل بیا که موسم شادی رسیده است
بلبل به باغ آمده گل پروریده است
یعنی که گشته مولد سلطان دین پناه
خلاق با جمال نکو آفریده است
یا صاحب الامر عج******
ای شه بی مثل و مانند و نظیر
ای که هستی حجت حی قدیر
حور و غلمان و جنان بر درگهت
چون غلامانی دمادم در صفیر
یا امام عصر عج ***(اشاره به امام خمینی و رهبران کشورهای هم عصر ایشان)
دی با خیال روی تو ماندم به انتظار
جانا بیا که نیست مرا یار و غمگسار
ای دلبر خجسته تویی همچنان هزار
شو چهچه زن بیا که زمستان شود بهار
این روزگار گشته به ما همچو شام تار
میلاد مهدی موعود عج عزیز زهرا س
مژده یاران شد بهار اندر بهار
گشت باطل مضمحل حق آشکار
ساقیا می ده بنوشم لاتخف
تا شوم مست و بگویم یا نگار
یا صاحب الزمان عج ادرکنی********** مخمس به غزل حافظ
گرم مجال دهد روزگار زشت نهاد
به شاخ گل بنشینم همی کنم فریاد
به انتظار جمال تو تا شوم آزاد
اگر ز کوی تو بوئی به من رساند باد
به مژده جان جهان را به باد خواهم داد
توحید(رب الارباب)********مخمس به غزل حافط
هزار بلبل شیدا به دام صیاد است
تو گوش دار یکی پند چون ز استاد است
اگر چه غمزۀ شیرین ز عشق فرهاد است
بیا که قصر امل سخت سست بنیاد است
بیار باده که بنیاد عمر بر باد است
میلاد صاحب الأمر عج(اشاره به صدام ابلق بعثی)
چنان که بلبل شیدا به بوستان آمد
تمام مُلک و مَلک از برای تعظیمش
ز سوی حق به زمین جمله شادمان آمد
گلشن زهرایی****یاولی الامر عج****تضمین شعر سعدی
در جهان جز گلشن زهرا گلی بی خار نیست
هر کجا رو آوری می دان که بی اغیار نیست
نکته ای بشنو که هرگز قابل انکار نیست
ای که گفتی هیچ مشکل چون فراغ یار نیست
گر امید وصل باشد همچنان دشوار نیست
آدینه و ظهور (یا اباصالح عج)
آدینه بوَد روز تو ای مهدی موعود
شو جلوه گر ای نور خدا شاهد مشهود
در محفل ما رخ بنما ای مه تابان
ریزم به قدوم تو سر و عنبر و هم عود
**یا حجة ابن الحسن عج*** (میلاد)
نیمۀ شعبان جهان گردید یکسر گلستان
چهچه زن بلبل که آمد گل بطرف بوستان
کبک اندر کوه و آهو دشت و تیهو در دمن
طوطی و طاووس و هدهد آمده شکّرفشان