به دنبال یار*****الله****** مخمس به غزل حافظ
به دنبال یار*****الله جلّ جلاله****** مخمس به غزل حافظ
هر روز و شب مرا به جهان آه و ناله بود
اما دلم به یاد گل و سرو و لاله بود
روز وصال منتظر اشک ژاله بود
دیدم به خواب خوش که به دستم پیاله بود
تعبیر رفت و کار به دولت حواله بود
دنبال یار هرچه دویدیم و عاقبت
هر منتی که داشت خریدیم و عاقبت
یک جو ز مهر او نچشیدیم و عاقبت
چل سال رنج و غصه کشیدیم و عاقبت
تدبیر ما به دست شراب دو ساله بود
افتاده ام به دام چنان صید لیک سخت
تعجیل میکنم که ببندم ز بزم رخت
ناگه رسید مژده به گوشم ز یک درخت
آن نافۀ مراد که میخواستم ز بخت
در چین زلف آن بت مشکین کلاله بود
با هوش و گوش گشتم و کردم همی نظر
دیدم که لطف دوست مرا میدهد خبر
گفتا بیا به میکده رفتم ولی به سر
از دست برده بود خمار غمم سحر
دولت مساعد آمد و می در پیاله بود
بودم امید تا که بیاید نسیم صبح
بر لاله زار من بوزد یک شمیم صبح
پیموده ام رهی سر شب تا بوقت صبح
بر طرف گلشنم گذر افتاد وقت صبح
آندم که کار مرغ سحر آه و ناله بود
گوید ببین که گشته جهان جمله نا امید
منکر ظهور کرده و معروف ناپدید
میگفت هاتفی که مرا گوش دل شنید
هر کو نکاشت مهر و ز خوبی گلی نچید
در رهگذار باد نگهبان لاله بود
در روزگار بس که دویدم به صبح و شام
کردم هزار مرتبه با هر کسی قیام
دیدم که در الست مرا بوده این سهام
بر آستان میکده خون میخورم مدام
روزی ما ز خوان قدَر این نواله بود
گشتم دمی به سوی خداوند عذر خواه
گفتم که عذر من شده افزون ز صد گناه
ناگاه کرد چشم توجه به بارگاه
دیدیم شعر دلکش حافظ به مدح شاه
یک بیت از آن قصیده به از صد رساله بود
"رونیزیا" چو بلبل بیدل بزن صفیر
هر روز و شب بگو که ز عصیان شدم حقیر
بر آستان کوی الهی تو کلب پیر
آن شاه تند حمله که خورشید شیر گیر
پیشش به روز معرکه کمتر غزاله بود
التماس دعا - برای شادی
روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....