هشدار که او خواهد آمد**********
******هشدار که او خواهد آمد******
ایهاالناس جهان بحر خطر میبینم
این خطر یکسره از فعل بشر میبینم
هر کسی هر عملی کرد همان را دارد
نوح در کشتی و در غرق پسر میبینم
عالمان را همه در پرده نمودند قعود
جاهلان پیشرو و اهل خبر میبینم
تکیه کاهی که بود لایق شخصی چو علی
در مقابل چو هزاران ز عمر میبینم
درد بسیار ولی دایرۀ درمان کم
چون طبیبان همه در فسق و فجر میبینم
اغنیا را همه در فقر و پریشان حالی
فقرا را همه با خون جگر میبینم
تهمت و غیبت و حسرت همه ظلم است بدان
ظلم بالاتر از این غاصب زر میبینم
قاضی و ساقی و مطرب همه بی فضل و ادب
هر که رقاصه بود اهل هنر میبینم
بی حجابی نه چنان است که وصفش گفتن
زن و دختر همه چون حور سقر میبینم
گرچه خر را شرفی هست که پالانی هست
این نه پالانی و نی تنگ به بر میبینم
کعبه و میکده و مسجد و میخانه یکی است
در خرابات خرافات خطر میبینم
پدر و مادر و فرزند مخالف با هم
این اثر در اثر مهر پدر میبینم
لقمه گر پاک شود مهر پدر هم پاک است
نطفۀ پاک در آن شهد و شکر میبینم
دین مردم همه دنیا ز دنا(دنی) نیز بود
گوشها بهر شنیدن چو پسر میبینم
اختیار همه مردان شده در دست زنان
پس عجب نیست که هر روزه بَتَر میبینم
عاقبت صاحب دین در عقب پرده برون
آید آن لحظه که او را چو قمر میبینم
نام آن شاه بود مهدی صاحب دوران
وارث دین نبی تاج به سر میبینم
بهر خونخواهی جدش به صف کرببلا
ذوالفقار دو سرش بسته کمر میبینم
چشم دل باز کنم معرکۀ دشت بلا
خسرو دین به سر نعش پدر میبینم
گوید ای نوگل من رفتی و آسوده بخواب
من به دل داغ تو ای قرص قمر میبینم
گفت "رونیزی" از این راز که گفتم خود را
در حضورت ز سگ و گربه بَتر میبینم
التماس دعا - برای شادی
روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....