**یاصاحب الزمان یا حجة ابن الحسن العسکری عج**
**یاصاحب الزمان یا حجة ابن الحسن العسکری عج**
ای ماه آسمان و زمین صاحب الزمان
ای نو نهال گلشن و دین صاحب الزمان
ای جانشین خاتم پیغمبران بیا
یک لحظه حال ما تو ببین صاحب الزمان
ای یادگار مرتضوی ای ولی حق
بنگر که گشته جعد شهین صاحب الزمان
ای نور چشم فاطمه بنگر در این جهان
بیچارگان تمام غمین صاحب الزمان
ای رهنمای خلق تویی حجت خدا
ما از فراق تو چو حزین صاحب الزمان
ای مظهر کمال و جمال و جلال حق
اسلام را تویی چو معین صاحب الزمان
ای وارث خلیل که هستی تو بی خلل
عالم به منت تو رهین صاحب الزمان
ای پاسدار و مجری احکام دین حق
بنگر تو بر غریبی دین صاحب الزمان
ای مظهر خدای دمی کن نظر به ما
مستضعفین روی زمین صاحب الزمان
آدم چو دید نام تو در ساق عرش گفت
قربان این جمال چنین صاحب الزمان
باشد وجود عالم امکان به بود تو
دارم به دل همیشه یقین صاحب الزمان
بر دوش تو چو پرچم نصرٌ من الله است
باشد نشان دین همین صاحب الزمان
جانا ولایت تو برای جهانیان
گردیده است حصن حصین صاحب الزمان
هر تشنه ای که نوش کند از ولای تو
جایش بود بهشت برین صاحب الزمان
در بارگاه قدس تو صدها چو جبرئیل
سایند بر زمین چو جبین صاحب الزمان
ای خاک مقدمت که بود کحل بر بصر
از پرده شو برون و ببین صاحب الزمان
معروف گشته منکر و منکر به جای او
گردیده صبح ما چو پسین صاحب الزمان
بر گیر ذوالفقار و بیا بین که کافران
روبَه صفت نموده کمین صاحب الزمان
بهر نگاهبانی تو از طریق حق
لاهوتیان یسار و یمین صاحب الزمان
گر گویمت چو شمس و قمر خامه بشکند
جانا نِئی نه آن و نه این صاحب الزمان
هستی ولی مطلق حق پور عسکری
خونم به مهر توست عجین صاحب الزمان
صدآفرین به نرجس نرگس نما بود
از جانب خدای مبین صاحب الزمان
از بوی تو تمام گلستان و بوستان
گردیده به ز خلد برین صاحب الزمان
سرگشته گشته بلبل و قمری به روزگار
از شوق روی بلبل دین صاحب الزمان
لعل لبت چو آب حیات است بلکه به
با سلسبیل گشته قرین صاحب الزمان
الیاس و خضر و یوسف و یعقوب جملگی
بر درگهت ستاده ببین صاحب الزمان
صد حیف با خبر نیم از جایگاه تو
کایَم حضورت ای شه دین صاحب الزمان
من عاشق جمال توام کاندرین جهان
بینم رخ چو ماه نوین صاحب الزمان
افسوس چون قابل دیدار نیستم
ما را به انتظار ببین صاحب الزمان
هر چند در گناه و خطا گشته ام غریق
هستم امیدوار چنین صاحب الزمان
گیری تو دست این سگ درگاه خویش را
چون هست کار و شغل تو این صاحب الزمان
شیطان مرا فریفته وقت عنایت است
خوفم بود به روز پسین صاحب الزمان
الحال گو چه چاره کنم ای گره گشای
تا بینم آن جمال متین صاحب الزمان
دارم امید تا تو شوی باز همدمم
هنگام مرگ ای شه دین صاحب الزمان
شاها ز راه لطف ببالین ما بیا
شو ضامن بهشت برین صاحب الزمان
عمرم تمام گشت و ندیدم جمال تو
خود دانی ای عصارۀ دین صاحب الزمان
این مستمند بی کس و بیچاره و فقیر
در کوی تو نشسته غمین صاحب الزمان
ای کلب آستان شه لا فتی بگو
"رونیزیا" به خسرو دین صاحب الزمان
بنگر به کربلا شه گلگون قبا حسین
لب تشنه شد شهید به کین صاحب الزمان
عباس و آن برادر با جان برابرش
در خون خویش گشت عجین صاحب الزمان
گردید فرق اکبر نیکو لقا دو تا
اصغر به پیچ و تاب ببین صاحب الزمان
قاسم ببین چو سرو خرامان به خاک و خون
غلطان فتاده روی زمین صاحب الزمان
بنگر به قتلگاه ببین شاه تشنه لب
بالین اوست شمر لعین صاحب الزمان
آمد چو ذوالجناح به سوی حریم حق
گشتند جمله زار و غمین صاحب الزمان
اهل حرم ببین که ز دیدار ذوالجناح
شور و فغان و ناله ببین صاحب الزمان
همراه ذوالجناح روان سوی قتلگاه
رفتند کودکان حزین صاحب الزمان
فریاد و آه گشت در آن سرزمین بلند
یکسر شدند خاک نشین صاحب الزمان
خاموش باش ای سگ درگاه اهل بیت
بنگر ز غصه گشته حزین صاحب الزمان
ریزند خون پاک جوانان بی گناه
ریگان و میتران لعین صاحب الزمان
امروز گشته حیله گران جمله روسیاه
صدام و شاه حسین و بگین صاحب الزمان
باشد خلیج فارس سرانش چو روبهان
قابوس و فهد و مشترکین صاحب الزمان
در مصر نامبارک ملعون بی حیا
با آن مراکشی لعین صاحب الزمان
هستند شوروی وتاچر هر دو هم زبان
تا ضربه ها زنند به دین صاحب الزمان
اینها تمام بسته کمر تا که در جهان
اسلام را زنند زمین صاحب الزمان
ایرانیان به سوی تو دارند التجا
غیر از تو نیست هیچ معین صاحب الزمان
بس مادران که گشته در این راه بی پسر
نوباوگان یتیم و حزین صاحب الزمان
"رونیزیا" چو خواهی از این گفته های خویش
نابودی سپاه لعین صاحب الزمان
التماس دعا - برای شادی
روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....