امام حسین ع .... بند هشتم ترجیعبند
بند هشتم ترجیعبند
در جواب زینب بیغمگسار
گفت آن دم خسرو والاتبار
پرده بالا زن ببینم چون شده
کربلا بهر چه غرق خون شده
اشک ریزان گشت و گفت ای بینوا
رأس بابایم بریدند از قفا
شو مهیا بهر رفتن سوی شام
کار ما شد عمه جان اینجا تمام
زینب از آن روز شد چون قهرمان
بهر یاری زنان و کودکان
گه پرستاری به زین العابدین
گاه همدرد زنان دل غمین
گه تسلی می دهد بر کودکان
گاه از بهر عزیزان در فغان
آه زاندم چون کند عزم سفر
هم سفر با کوفیان بد سیَر
کوفه را از خطبه او ویران نمود
مرد و زن را زار و سرگردان نمود
عابدینش گفت اُسکُت عمه جان
بین تو رأس شاه دین بر نی عیان
چون نظر کرد آن خطیب خوش بیان
دید بر نی یک سری دارد مکان
پر ز خاک و خون و خاکستر شده
جلوه گر همچون گل احمر شده
گفت جانا در کجا بودی چنین
خاک و خاکستر تو داری بر جبین
کاش بودم کور ای جان اَخا
تا نبینم غرق خون رأس تو را
شد چو وارد مجلس ابنزیاد
دید بزم شادی آن بد نهاد
گفت ای ملعون بی شرم و حیا
کشتی آخر زادۀ خیرالنسا
می کنی مستی بدون واهمه
پیش چشم دختران فاطمه
این زنان و کودکان بینوا
جمله می باشد حریم مصطفی
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....