میلاد امامِ بحق صادقِ آل احمد
بسم الله الرحمن الرحیم (میلاد امامِ بحق صادقِ آل احمد)
امامِ بحق صادقِ آل احمد
چو بلبل به سوی گلستان روان شد
سر از غرفه ها حوریان کرده بیرون
که روح القدس مست از بوی آن شد
بسم الله الرحمن الرحیم (میلاد امامِ بحق صادقِ آل احمد)
امامِ بحق صادقِ آل احمد
چو بلبل به سوی گلستان روان شد
سر از غرفه ها حوریان کرده بیرون
که روح القدس مست از بوی آن شد
بسم الله الرحمن الرحیم
زبانحال حضرت زهرا دررحلت پیامبر،امام حسن و امام رضا ع
شیعیان فاطمه امشب به سر و سینه زنان
در مدینه به سر قبر عزیزش حسن است
گوید ای نوگل خونین جگرم زهر جفا
لب تو کز اثرش همچو گلی در چمن است
بسم الله الرحمن الرحیم(تضمین به غزل حافظ)
فلک ظلمی به آل مصطفی کرد
فغان و ناله و شیون بپا کرد
بسی جور و جفا بر مجتبی کرد
سحر بلبل حکایت با صبا کرد
که عشق روی گل با ما چه ها کرد
بسم الله الرحمن الرحیم(تضمین به غزل حافظ)
فلک ظلمی به آل مصطفی کرد
فغان و ناله و شیون بپا کرد
بسی جور و جفا بر مجتبی کرد
سحر بلبل حکایت با صبا کرد
که عشق روی گل با ما چه ها کرد
بسم الله الرحمن الرحیم (شهادت امام سجاد علیه السلام)
در وادی حَرّان و غل و جامۀ تاران*
بر گردن بیمار چنان آتش سوزان
فرمود به زینب که بیا عمۀ محزون
یکدم تو مرا بَر به سوی سایه ز احسان
شهادت امام حسن مجتبی ع
شه خونین جگر ای نوگل بستان رسول
نور چشمان علی غنچۀ گلزار بتول
گشتی از بهر چه امروز جدا از بر من
چه کند بی تو به دوران دل غم پرور من
یا مجتبی حسن ع ************ تضمین به غزل حافظ
فلک ظلمی به آل مصطفی کرد
فغان و ناله و شیون بپا کرد
بسی جور و جفا بر مجتبی کرد
سحر بلبل حکایت با صبا کرد
که عشق روی گل با ما چه ها کرد
در مصیبت امام جعفر صادق ع
امروز روز ماتم آل پیمبر است
امروز در مدینه چنان روز محشر است
امروز علم و عالم و فقه و اصول رفت
یعنی عزای نور دو چشمان باقر است
حسن ابن علی ع
مژده یاران مجتبی آمد حسن آمد حسن
نور حق شد جلوه گر گردید بلبل چهچه زن
الله الله نیمۀ ماه مبارک شد پدید
شد جهان یکسر گلستان، کور چشم اهرمن
سه معجزه از امام سجاد ع
نطق میخواهد سخن گوید زبان لال است، لال
وصف مه را کی تواند کرد ای دل پر ملال
نا امید از خود مشو خاموش منشین و بزن
دست بر دامان او تا او دهد بر تو مجال
شهادت ابامحمد الحسن ابن علی ع
هفتم شهر صَفَر از نو مصیبت شد به پا
چون که در کام حسن زهر جفا شد آشنا
در عزایش جملگی اهل زمین و آسمان
گشته گریان از فراقش خسرو گلگون قبا
یا مجتبی حسن ع ************ تضمین به غزل حافظ
فلک ظلمی به آل مصطفی کرد
فغان و ناله و شیون بپا کرد
بسی جور و جفا بر مجتبی کرد
سحر بلبل حکایت با صبا کرد
که عشق روی گل با ما چه ها کرد
شهادت امام حسن مجتبی ع
ایدل بیا که گشت مصیبت ز نو بپا
ماهی به بحر گریه کند مرغ در هوا
مسموم شد ز بهر جفا مجتبی حسن
نور دو چشم فاطمه فرزند مرتضی
شهادت امام حسن مجتبی ع
شه خونین جگر ای نوگل بستان رسول
نور چشمان علی غنچۀ گلزار بتول
گشتی از بهر چه امروز جدا از بر من
چه کند بی تو به دوران دل غم پرور من
میلاد امام حسن کریم اهلبیت ع
مژده ای یاران که عالم شد گلستان سر بسر
نیمۀ ماه مبارک لطف حق شد جلوه گر
بلبل بستان زهرا سبط پاک مصطفی
چهچه زن آمد خجل گردید از رویش قمر
حسن ابن علی ع
صلوات
مژده یاران مجتبی آمد حسن آمد حسن
نور حق شد جلوه گر گردید بلبل چهچه زن
الله الله نیمۀ ماه مبارک شد پدید
شد جهان یکسر گلستان، کور چشم اهرمن
در مصیبت امام جعفر صادق ع
صلوات
امروز روز ماتم آل پیمبر است
امروز در مدینه چنان روز محشر است
امروز علم و عالم و فقه و اصول رفت
یعنی عزای نور دو چشمان باقر است
در فضیلت حضرت امام صادق ع
صلوات
معدن فضل و علم و جود و هنر
ششمین حجت خدا جعفر
میوۀ باغ حضرت زهرا
به تمام جهانیان سرور
در میلاد حضرت محمد باقر ع
صلوات
گویمت اینگونه اینک از امام پنجمین
آن سلیل مصطفی سبط امیرالمؤمنین
رفت اندر دیر نصرانی نماید جلوه گر
نور خود را بهر او با آن کلام آتشین
در فضائل امام باقر ع
صلوات
گفت احمد حکایتی وافر
به یکی از صحابۀ عاصر
صاحب علم اول و آخر
پنجمین حجت خدا باقر
زبان حال امام سجاد ع
صلوات
شاه دین بیمار دشت کربلا
نور چشم خسرو گلگون قبا
حضرت سجاد آن شاه زمن
شد علیل و مضطر و دور از وطن
زبان حال امام سید الساجدین ع
صلوات
ظهر عاشورا چو زین العابدین
دید بابایش بسی زار و حزین
بر سر بالین او بنشسته است
یکه و تنها شده آن دلغمین
یا امام سجاد ع
صلوات
گفت زین العابدین بابا در این دشت بلا
بعد تو برگو چه سازم من به این قوم دغا
بی کس و بی اقربا خوار و ذلیل و بی نوا
گردنم مجروح میگردد به زنجیر جفا
سه معجزه از امام سجاد ع
صلوات
نطق میخواهد سخن گوید زبان لال است و لال
وصف مه را کی تواند کرد ای دل پر ملال
نا امید از خود مشو خاموش منشین و بزن
دست بر دامان او تا او دهد بر تو مجال
در مصیبت امام علی ابن الحسین ع
صلوات
ای دوستان شهادت بیمار کربلاست
کون و مکان تمام از این غصه در عزاست
شال عزا به گردن باقر امام دین
بهر پدر به سینه و سر میزند رواست
در مصیبت امام جعفر صادق ع
امروز روز ماتم آل پیمبر است
امروز در مدینه چنان روز محشر است
امروز علم و عالمِ فقه و اصول رفت
یعنی عزای نور دو چشمان باقر است
در فضائل حضرت امام صادق ع
معدن فضل و علم و جود و هنر
ششمین حجت خدا جعفر
میوۀ باغ حضرت زهرا
به تمام جهانیان سرور
در فضائل حضرت محمد باقر ع
گویمت اینگونه اینک از امام پنجمین
آن سلیل مصطفی سبط امیرالمؤمنین
رفت اندر دیر نصرانی نماید جلوه گر
نور خود را بهر او با آن کلام آتشین
زبان حال امام سجاد ع
شاه دین بیمار دشت کربلا
نور چشم خسرو گلگون قبا
حضرت سجاد آن شاه زمن
شد علیل و مضطر و دور از وطن
زبان حال امام سید الساجدین ع
ظهر عاشورا چو زین العابدین
دید بابایش بسی زار و حزین
بر سر بالین او بنشسته است
یکه و تنها شده آن دلغمین
زبان حال حضرت علی ابن الحسین ع
گفت زین العابدین بابا در این دشت بلا
بعد تو برگو چه سازم من به این قوم دغا
بی کس و بی اقربا خوار و ذلیل و بی نوا
گردنم مجروح میگردد به زنجیر جفا
سه معجزه از امام سجاد ع
نطق میخواهد سخن گوید زبان لال است، لال
وصف مه را کی تواند کرد ای دل پر ملال
نا امید از خود مشو خاموش منشین و بزن
دست بر دامان او تا او دهد بر تو مجال
در مصیبت امام علی ابن الحسین امام سجاد ع
ای دوستان شهادت بیمار کربلاست
کون و مکان تمام از این غصه در عزاست
شال عزا به گردن باقر امام دین
بهر پدر به سینه و سر میزند رواست
در مصیبت امام زین العابدین ع
در وادی حَرّان و غل و جامعه یاران
بر گردن بیمار چنان آتش سوزان
فرمود به زینب که بیا عمۀ محزون
یکدم تو مرا بَر به سوی سایه ز احسان
زبان حال امام حسن ع در وقت الوداع
بگفتا مجتبی با دیدۀ تر
برو خواهر حسینم را بیاور
که از زهر جفا گشتم پریشان
بشد هنگام وصل روی جانان
مصیبت مولانا امام حسن مجتبی ع
بلبل گلزار زهرا شیعیان افسرده شد
از تفِ زهر جفا لعل لبش پژمرده شد
مدت عمرش خوراکش خون دل بودش نصیب
شد تهی از خون دل اما ز غم آزرده شد
شهادت امام حسن مجتبی ع
ایدل بیا که گشت مصیبت ز تو بپا
ماهی به بحر گریه کند مرغ در هوا
مسموم شد ز بهر جفا مجتبی حسن
نور دو چشم فاطمه فرزند مرتضی
زبانحال حضرت زهرا دررحلت پیامبر،امام حسن و امام رضا ع
شیعیان فاطمه امشب به سر و سینه زنان
در مدینه به سر قبر عزیزش حسن است
گوید ای نوگل خونین جگرم زهر جفا
لب تو کز اثرش همچو گلی در چمن است
شهادت امام حسن ع
شه خونین جگر ای نوگل بستان رسول
نور چشمان علی غنچۀ گلزار بتول
گشتی از بهر چه امروز جدا از بر من
چه کند بی تو به دوران دل غم پرور من
در مصیبت کریم اهلبیت ع
این مصیبت گویم از شاه زمن
کشتۀ زهر جفا یعنی حسن
نیمه شب برخاست تا نوشد چو آب
آب را نوشید و شد شه دل کباب
زبان حال در مصیبت امام حسن مجتبی ع ************
بگویم داستان از مجتبی با دیده های تر
که ای فرزند زهرا نور چشم حیدر صفدر
تو باید در دم رفتن بنوشی آب ای سرور
ز سوز آب زهرآلود گردی زار و هم مضطر
در میلاد کریم اهلبیت ع***********
سبط اول حجت دوم شه سوم حسن
در کسا آمد چهارم عصمت آن پنج تن
در شباهت چون پیمبر در شهامت چون علی
در سخاوت به ز ابراهیم جدّ خویشتن
میلاد امام مجتبی حسن ع
میلاد حسن سبط علی شاه جهان است
مسرور و فرحناک همه کون و مکان است
والشمس رخ و زلف ز والیل نکوتر
در آیۀ تطهیر یک از پنج کسان است
میلاد امام حسن مجتبی ع
مژده ای یاران که عالم شد گلستان سربسر
نیمۀ ماه مبارک لطف حق شد جلوه گر
بلبل بستان زهرا سبط پاک مصطفی
چهچه زن آمد خجل گردید از رویش قمر
شهادت امام حسن ع کریم اهلبیت علیهم السلام
گشته بلبل چهچه زن در بوستان
هر زمان گوید که هان ای دوستان
من که حیرانم به هر دشت و دمن
از فراق روی مولایم حسن
شهادت امام باقر ع بافرالعلوم ع
هفتم ذالحجه شد عالم سراسر دلغمین
در عزای حضرت باقر امام پنجمین
معدن علم و فضیلت صاحب جود و کمال
کش چهارم باب هفتم نسل او از طاهرین
میلاد امام حسن ع کریم اهلبیت علیهم السلام
نیمۀ ماه مبارک شد جهان چون گلستان
گشته میلاد حسن آن سرور آزادگان
ساکنان عالم لاهوت باشد بر درش
چون غلامانی به درگاه سلیمان جهان
میلاد امام صادق ع
جلوه گر شد نور حق ای دوستان
چهچه زن بلبل بیا در بوستان
گلبنی از گلشن آل علی
سبز و خرم آمده در گلستان
**میلاد امام صادق ع**
امامِ بحق صادقِ آل احمد
چو بلبل به سوی گلستان روان شد
سر از غرفه ها حوریان کرده بیرون
که روح القدس مست از بوی آن شد
**میلاد حسن ابن علی کریم اهلبیت ع**
شد بهار و گشت بلبل چهچه زن
باد نوروزی وزید اندر چمن
لاله و ریحان و بلبل با بنفش
سوسن و نسرین و یاس و یاسمن
**میلاد حضرت باقر العلوم ع**
بلبل به گلستان ارم چهچه زن آمد
در ماه رجب طوطی شکرشکن آمد
در اول مه مظهر الطاف خداوند
خورشید وَشی همچو که دُرّ ثمن آمد
****میلاد امام صادق ع****
گلی ز گلشن زهرا نموده جلوه گری
برو تو باد صبا گو به بلبل سحری
بیا که گشته گلستان چنان بهشت برین
بزن تو چهچه که گلها کنند عشوه گری
******میلاد حسن ابن علی ع******
من چه گویم از جلال مجتبی
یا کنم وصف جمال مجتبی
کی توان گفتن خصال مجتبی
مه خجل شد از جمال مجتبی
خلقت نیکش حسن خلقش حسن
میلاد حسن ابن علی کریم اهل بیت ع**
چهچه زن بلبل که میلاد حسن
شد گلستان دشت و صحرا و دمن
نرگس و نسرین و یاس و یاسمن
لادن و محبوبه شادان در چمن
جلوه گر شد حق برون شد اهرمن
یاحسن ابن علی ع کریم اهل بیت اشفع لنا فی الدنیا والآخره ********
ای حسن ای سبط پاک مصطفی
ای حسن ای نور چشم مرتضی
ای حسن ای غرة العین رسول
ای حسن ای بلبل باغ بتول
میلاد مجتبی حسن ع، کریم اهل بیت
سبط اول شاه دوم خسرو دنیا و دین
بلبل گلزار زهرا سرور اهل یقین
نیمۀ ماه مبارک جلوه گر شد نور حق
خرم و خوشحال و خندان شد امیرالمؤمنین
شهادت حضرت مجتبی حسن ع*****تضمین به غزل حافظ
صلوات
فلک ظلمی به آل مصطفی کرد
فغان و ناله و شیون بپا کرد
بسی جور و جفا بر مجتبی کرد
سحر بلبل حکایت با صبا کرد
که عشق روی گل با ما چه ها کرد
میلاد کریم اهلبیت ع*********
شد جلوه گر نور خدا در نیمۀ ماه صیام
گردید میلاد حسن آن سید والا مقام
خورشید از رویش خجل نپتون بسی شد منفعل
چون بلبل حق چهچه زن گردید یکسر خاص و عام
****یا حضرت باقرالعلوم ع *****
مولد سلطان خوبان سرور اهل یقین
رکن پنجم واجب هفتم امام راستین
نور چشم سید سجاد آن عالی جناب
باب جعفر جد موسی سبط خیرالمرسلین
******شهادت و سجایای مجتبی حسن ع، کریم اهل بیت******
شاه سنبل زلف و چشم ابرو کمان
مه جبین و حق زبان و وارث پیغمبران
پور اول حجت دوم شه بحر وجود
فاطمه ام و علی باب و ملائک پاسبان
ولادت سید الساجدین ع
مژده یاران گل به بستان آمده
طوطی و هدهد غزلخوان آمده
نرگس و نسرین و یاس و نسترن
لاله و ریحان خرامان آمده
میلاد کریم اهلبیت حسن ابن علی ع
مژده یاران مجتبی آمد حسن آمد حسن
نور حق شد جلوه گر گردید بلبل چهچه زن
الله الله نیمۀ ماه مبارک شد پدید
شد جهان یکسر گلستان، کور چشم اهرمن
اعیاد سوم و چهارم و پنجم ماه شعبان(اشاره به پیر جماران و روز پاسدار)
چهچه زن بلبل به بستان آمده
طوطی و طاووس و هدهد با هما
کبک با قمری غزلخوان آمده