زبان حال اشبه الناس خَلقاً و خُلقاً برسول الله ص(علی اکبر ع)

زبان حال اشبه الناس خَلقاً و خُلقاً برسول الله ص(علی اکبر ع)

چون کاروان غم به زمین بلا رسید

لرزید آسمان و ز غم ناله برکشید

 

یعنی که موکب شه خوبان امام دین

آمد به کربلا که شود بی کس و وحید

 

چندین هزار لشکر کوفی برابرش

بودند تابعان عُبیدُالَّه یزید

 

یکسر برای ریختن خون شاه دین

کردند عاقبت همه را تشنه لب شهید

 

اول کسی که رفت به میدان و کشته شد

از اهل بیت بود علی اکبر رشید

 

آمد حضور خسرو لب تشنگان بگفت

بابا اجازه ده که شدم زار و نا امید

 

فرمود شاه تشنه لبان کِای عزیز من

ایندم روانه شو به سوی داور مجید

 

چون شیر شرزه وارد میدان شد آن جوان

همچون علی که تیغ دوسر از میان کشید

 

گفتا که هَل مبارز اَیا قوم بی حیا

سوی خیامِ سبط پیمبر نظر کنید

 

باشند جمله مضطر و حیران ز تشنگی

این کودکان ز تاب عطش گشته نا امید

 

گر از غلاف تیغ برون آورم چنان

سازم خزان چو باد که بر نیسِتان وزید

 

بر خاک افکنم به ید قدرت خدا

بر آتشِ جهنمتان میدهم نوید

 

شمشیر از نیام کشید آن زمان چنان

افتاد همچو شیر ، صف روبهان درید

 

تکبیر گفت و لرزه برانداخت بر سپاه

فریاد و الامانِ سپه بر فلک رسید

 

از میمنه به میسره میکشت و میفکند

سرها ز تن به معرکه گویا خزان رسید

 

ناگه که تیر مُنقذ ملعون شد آشکار

از صدر زین فتاد و یکی ناله برگشید

 

گفت ای پدر بیا که شدم زار و ناتوان

میکن حلالم ای شه بی یاور و وحید

 

آمد حسین و دید که افتاده روی خاک

لرزان زمین کرببلا گشته همچو بید

 

"رونیزیا" بخواه تو از نوگل حسین

در کربلا روی به سر قبر هر شهید

 التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم

ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....

 

مُرّة بن مُنقذ عَبدی، از یاران امام علی(ع) در جنگ جمل 

و از سپاهیان عمر بن سعد در واقعه کربلا 

که در منابع تاریخی به 

عنوان قاتل علی اکبر(ع) معرفی شده است