زبان حال امام سید الشهدا ع

 

زبان حال امام سید الشهدا ع ***************

حسین در قتلگه میگفت با شمر ستمگر

که دانی مادرم زهرا و بابم ساقی کوثر

 

ترحم کن به حال من تو از بهر خدا امروز

که فردا من شفیع تو شوم در عرصۀ محشر

 

نباشد اندر این صحرا عزاداری یقین دانم

شود اهل و عیالم جمله زار و بی کس و مضطر

 

ز ظلم تو اَیا ملعون سکینه بی کس و دلخون

به جنت مصطفی محزون زند بر سینه و بر سر

 

علی اکبر و قاسم به خون آغشته شد از کین

دو دست میر سقایم جدا گردید از پیکر

 

نه در دل رحم و نی در دیده شرمی ای سگ ملعون

که باشد حاضر و ناظر در اینجا خالق داور

 

ز جور کوفی و شامی تمام اهلبیتم را

ز تاب تشنگی برپا صدای العطش بنگر

 

مرا در خیمه بیماری بود بی یار و غمخواری

پس از من آن شه محزون بود بر شیعیان سرور

 

چو شد کرببلا لرزان ز جور شمر بی ایمان

از آن ظلمی که شد وارد به شاهنشاه بی لشکر

 

سکینه دربدر زینب اسیر و زار و مضطر شد

تمام آل طه زین مصیبت بیکس و یاور

 

ز یک سو شورش عدوان ز یک سو نالۀ طفلان

فغان و آه و واویلا بپا شد همچو در محشر

 

شدند چون آل پیغمبر اسیر و عازم کوفه

یکی شادی کنان بر کف یکی زاری کنان بر سر

 

مصیبت بس کن ای محزون که زهرا شد ز غم دلخون

بود شال عزا در گردن شیر خدا حیدر

 

ملائک جملگی گریان ز داغ خسرو خوبان

بزن بر سینه و بر سر تو ای "رونیزی" مضطر

 التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم

ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....