تحفة الزهراء س

دلگویه های اسدالله دوستی ره(متخلص به رونیزی)شاعرصادق اهلبیت علیهم السلام

تحفة الزهراء س

دلگویه های اسدالله دوستی ره(متخلص به رونیزی)شاعرصادق اهلبیت علیهم السلام

بسم الله الرحمن الرحیم ولاحول ولا قوة الابالله العلی العظیم وصل الله علی سیدنا ونبینا محمد و آل محمد و عجل فرجهم و احشرنا معهم ولا تفرق بیننا و بینهم
**********
نظر بسیار ارزشمند استاد اصغر طاهر زاده
در مورد اشعار پدرم و شبکه های اجتماعی
**********
در تاریخ چهارشنبه ۲۶ فروردین ۹۴
*********
متن سؤال از"من"و جواب از"استاد طاهر زاده"
*********
با سلام‌ و عرض ادب خدمت استاد گرامی....
۱-نظرتان راجع به استفاده کاملا اسلامی ما از شبکه های اجتماعی چیست....
نظر حضرتعالی برای این حقیر قطعا نافذ است
۲-جسارتٱ میشود راجع به وبلاگی که من از اشعار پدرم... با آدرس http://dousty.blog.ir نظر گرانقدرتان را مرقوم بفرمایید
با تشکر
و التماس دعای ویژه
یا علی
جواب:
باسمه تعالی: سلام علیکم:
1- بنده خودم فضای این شبکه‌ها را نمی‌شناسم ولی می‌دانم که نمی‌توان در این نوع فضاها حاضر نشد، می‌ماند که هرکس باید خودش خود را حفظ کند که گرفتار جنبه‌ی انحرافی این نوع شبکه‌ها نشود ولی نمی‌شود در آن‌ها تصرف نکرد.
«در تو نمرودی است در آتش مرو
گر که خواهی رفت، ابراهیم شو»
2- خدا رحمت کند پدر گرامی‌تان را، اشعار زنده‌ای است و افق جان انسان را به حقیقی‌ترین انسان‌ها که مظهر توحید حضرت حق‌اند می‌اندازد تا طلب انسان از زمین کنده شود و آسمانی گردد.
موفق باشید
*********
الهی کفی بی عزّاً أن أکون لک عبداً و کفی بی فخراً أن تکون لی ربّاً انت کما اُحبّ فاجعلنی کما تُحب
*********
الحمدولله الذی جعلنا من المتمسکین بولایت علی ابن ابیطالب و الائمة المعصومین علیهم السلام
*********
مَن أراد الله به الخیر قذف فی قلبه حب الحسین ع
*********
پیامبر ص: ألآن قیامتی قائم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
*********
به مناسبت میلاد با سعادت امام رئوف این وبلاگ را افتتاح و به ساحت مقدس این امام همام و اجداد گرام و نواب برحقشان تا حضرت حجت علیهم السلام و همچنین به ولی امر مسلمین، رهبر معظم (این ذریۀ حضرت زهرا س) تقدیم مینمایم، باشد که مشمول دعای خیر و شفاعت همۀ ایشان قرار گیرم.انشاءالله
*********
همه روزه چندین شعر در مدح یا رثای اهلبیت علیهم السلام به این مجموعه اضافه خواهد شد تا به بیش از 10000 بیت ارتقا یابد.ان شاءالله
********
برای دسترسی آسان به مطالب مورد نظرتان به طبقه بندی موضوعی در سمت چپ همین صفحه مراجعه فرمائید
*********
بایگانی
آخرین نظرات
شنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۳، ۰۹:۰۹ ب.ظ

**یا اباصالح ع**

**یا اباصالح ع**


اگر اجازه دهی همچو کلب در کویت

بیایم و بشوم من فدای گیسویت

دو دست کوته خود بر زنم به دامانت

کنم چو قبله همانا کمان ابرویت


به پیشگاه تو ای دوست چون غلامانم

ز هجر روی تو هر روز و شب پریشانم

بیا که بوسه زنم بر دو دست و پای تو من

تویی چو روح و دل و عقل وجان و ایمانم


تویی عصارۀ عالم یگانه فرزانه

ز دوری تو شدم دلبرا چو دیوانه

منم خمار و علاجم ز تو شود حاصل

اگر دهی به من از لطف یک دو پیمانه


خدا کند که نباشی ز دست ما دلگیر

بیایی و بنمایی دل مرا تسخیر

هوای دیدن رویت به سر بود ما را

بیا بیا که شدم از غم تو در زنجیر


بیا بیا که همه دلبران مه پیکر

برای دیدن رویت ستاده بر دم در

دو چشم در ره و دل در طپش بود جانا

نهند در قدم تو چو گوی یکسر سر


بیا که لعل لبت به ز آب حیوان است

جمال مهوش تو به ز حور و غلمان است

چه گویمت که تو بهتر ز بهتران هستی

تبسم تو به هر درد ما چو درمان است


بیا که ماهی دریا و هدهد صحرا

به عشق روی تو اندر ترنم و غوغا

به آهوان ختن کن نظر مرا اینک

به انتظار جمال تو گشته چون شیدا


دو چشم نرگس تو تیرها زند بر دل

بدین لحاظ بود دیدنت بما مشکل

مگر که چهرۀ زیبای خود تو بنمایی

وگرنه نیست کسی را به کوی تو منزل


چه می شود که سؤالم دهی جواب ایدل

که سرخرنگ شوم چون شراب ناب ایدل

به انتظار تو هر لحظه ناله ها دارم

که بلکه روی تو بینم دمی به خواب ای دل


هزار ثابت و سیار و کهکشان ای دوست

بود ز لطف تو هر لحظه دُرفشان ای دوست

ندانمت به کجایی چرا نمی آیی

نظر به  لطف نمایی به دوستان ای دوست


چو افکنم نظری بر جمال نیکویت

فدای سلسلۀ زلف عنبرین بویت

بگیر دست من ای دستگیر دشمن و دوست

که در حضور تو آیم کنم چو گل بویت


به خویش هی زدم و گفتم ای لجوج عنود

تو در کجا و کجا ساقیان غیب و شهود

بگفت درگه یار است و باز بر همه کس

منم جهول ولی نی به قوم  عاد و ثمود


منم که تشنۀ یک جرعه آب حیوانم

منم که از غم دلدار مات و حیرانم

منم که هست امیدم به درگه دلبر

کند نظاره ببیند که زار و نالانم


بیا بیا که گلستان تمام گشته خزان

وزیده باد خزان در تمام این بستان

بده تو آب از این بوستان افسرده

قلم قلم شده گلهای لاله و ریحان


فتاد چون گذرم سوی گلشنی آرام

بُدند سرو و گل و لاله زعفرانی فام

نگاه کردم و دیدم تمام پژمرده

میان این همه گل بلبلی است نا آرام


بگفتمش که تو بلبل چرا نوا خوانی

ز داغ کیست که این گونه زار و گریانی

بگفت از غم گلهای ارغوانی رنگ

که گشته پرپر و افتاده در بیابانی


ببار اشک تو "رونیزی" از غم گلها

نگر به باغ که گردیده خشک سنبلها

بیا به طرف گلستان و مرغزار اینک

تویی چو کلب به درگاه جمله بلبلها


 
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم

ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۷/۱۲

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی