میلاد نبی ختم رسل شاه جهان شد این دیر کهن بین که دگرباره جوان شد

**یا رسول الله ص** میلاد

میلاد نبی ختم رسل شاه جهان شد

این دیر کهن بین که دگرباره جوان شد

 

اَفواه ملک سوی زمین جمله ثناخوان

از جانب حق همره جبریل روان شد

 

مه طلعت و خورشید رخ و زهره جبینش

صد شیر پِیَش همچو شقایق نگران شد

 

قدش چو الف راست که در جنت و فردوس

 طوبی خجل از قامت آن سرو روان شد

 

جن و ملک و حور و غلامان بهشتی

 پروانه به اطراف سرش در طَیَران شد

 

صد آب حیات است خجل از لب لعلش

چون لعل لبش مایۀ آب حَیَوان شد

 

گیسوش چو وَالّیلُ ضُحی روی نکویش

ابروش چو بسم الله و مانند کمان شد

 

دشت و دمن و کوه شده یکسره گلشن

از پرتو رویش همه فردوس جنان شد

 

بستان حقیقت ز ورودش شده روشن

ایدل بنگر بلبل حق چهچه زنان شد

 

تیهو به نوا آمده قمری به ترانه

طوطی به سخن آمده شکر به دهان شد

 

طاووس کند جلوه و هر لحظه به رنگی

در مکه ظهور شه شیرین سخنان شد

 

اهل دو جهان جمله بود خرم و خندان

افلاک و سپهر از رخ او جلوه کنان شد

 

در باغ ریاحین و گل و سرو و صنوبر

 با نسترن و سوسن و نرگس همگان شد

 

ساقی تو بده جام مِیَم تا که شوم مست

زان جام که نوشیدن آن فرض بیان شد

 

هر دُرّ فرحناک بود آینه باران

چون عالم ایجاد ثمربخش از آن شد

 

امروز شده یکّه چنان گلشن جاوید

خورشید نبوت ز کنارش چو عیان شد

 

وصفش چو توان گفت که اخلاق کریمش

از جانب حق در دو جهان وصف کنان شد

 

این بس که بود ختم رسل شافع محشر

تا روز قیامت همه را صاحب جان شد

 

آمد چو مرا یاد ز فرزند عزیزش

در کرببلا چون هدف تیر و سنان شد

 

فرمود که ای قوم در این لحظه دهیدَم

یک قطرۀ آبی اگرَم قیمت جان شد

 

شد اصغرم از تاب عطش کشته در این دشت

اهل حرمم یکسره در آه و فغان شد

 

"رونیزی" مضطر سگ درگاه حسینی

بر اکبر و عباس ز غم سینه زنان شد

 التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم