دزبانحال حضرت زهرا س در هنگامه شهادت با مولا علی ع
سیدۀ عالم حضرت زهرا س ***
صلوات
گفت زهرا با علی ای خسرو عالی جناب
کن حلالم ای پسر عم از ره لطف و صواب
یا علی هستم خجل پیش تو ای شاه جهان
خواهشم را کن روا ای بلبل باغ جنان
این یتیمانم پس از من یا علی افسرده اند
زینب و کلثوم را بنگر که مادر مرده اند
بعد پیغمبر ندیدم استراحت در جهان
ظلم بسیاری به من کردند این نامردمان
در به پهلویم زدند این مردمان بی حیا
محسنم را سقط کردند از ره جور و جفا
تازیانه بازویم را همچنان نیلی نمود
صورتم از ضرب سیلی یا علی باشد کبود
شب مرا بردار و غسلم ده ز این قوم شرر
کن مرا پنهان که قبرم کس نگردد با خبر
گاهگاهی بر سر قبرم گذر کن از وفا
تا ببینم روی تو ای پادشاه لا فتی
نور چشمانم حسین و هم حسن باشد غریب
کن نوازش این دو طفلان مرا ای غم نصیب
ای پسر عم عزیزم گشته وقت الوداع
مرگ آمد بر سرم شد وقت رفتن الوداع
شه نگاه حسرت آمیزی به زهرا کرد چون
دید آن بدر منیرش از عقب شد سرنگون
گفت ای زهرا تو رفتی و علی شد دربدر
از غم هجر تو جانا روز و شب من خون جگر
بعد تو برگو چه سازم ای گل باغ جنان
زنده باشم من ببینم تو به خاک غم نهان
روزگار من پس از تو میشود جانا سیاه
کاش همراه تو بودم تا نگردم دل تباه
یا علی در کربلا بودی اگر حال تو چون
میشدی آندم که شاه تشنه لب شد سرنگون
با زبان حال گفت ای مادرم زهرا بیا
بر سر بالین من یکدم تو از راه وفا
در عوض شمر لعین آن بی حیای بی ادب
آمد او با چکمه روی سینۀ آن تشنه لب
شاه دین گفتا که ای شمر لعین بی حیا
رحم بر اطفال زارم یا که شرمی از خدا
ناگهان زینب رسید و دید بالین حسین
شمر دون با چکمه باشد گفت با صد شور و شین
مهلتی ای شمر تا بار دگر من روی او
آیم و بینم دم آخر رخ نیکوی او
ای سگ درگاه شاه کربلا "رونیزیا"
شو چو قمری در فغان و همچو بلبل در نوا
التماس دعا- برای شادی روح شاعر مرحوم و خاندانش صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و احشرنا معهم
dousty.blog.ir