میلاد حضرت زینب سلام الله علیها
در میلاد حضرت زینب س
صلوات
مژده ایدل موسم گل در گلستان امشب است
بلبلان بر شاخ گل هر یک غزلخوان امشب است
حوریان گویند یا رب این کدامین کوکب است
پنجم ماه جمادی نور روی زینب است
سنبل زلفش به دوران گر به پیچ و خم رسد
نرگس شهلای او یک لحظه گر بر هم رسد
صد هزاران نسترن بر درگهش با هم رسد
جملگی گلها ز شادی خنده در زیر لب است
آن که در بحر ولایت آمده همچون صدف
عالمی در تیربارانش همی گردد هدف
گر نماید غمزه ای ناسوتیان گردد تلف
مادرش زهرا و بابش شاه دُلدُل مرکب است
در مدیحش آیۀ والیل تار موی اوست
والضحی برخی ز روی طلعت نیکوی اوست
هل اتی با یُطعم و اطعام یکسر خوی اوست
مات و حیرانم چه گویم ذکر دندان با لب است
صدهزاران ساره و حوا کنیزی بر درش
مریم و هاجر چو پروانه به اطراف سرش
آسیه بنت مزاحم چون شبانی بر درش
سر به سر گویند زلف این دل آرا چون شب است
نُه سپهر و نُه فلک بر آستان او غلام
عالم امکان به فرمانش برون آمد تمام
این حکایت با تواتر از طریق خاص و عام
قهرمان کربلا گویند یکسر زینب است
در فراق روی تو جانا بگویم تا به کی
لطف فرما بر منِ بیدل که صبرم گشته طی
با سر آیم در حضورت چون که مرکب گشته پی
چون سگی بر درگهت گویم که اینم مذهب است
ای مه برج حیا ای بانوی اهل یقین
آمدی در کربلا ای مُبقیِ دین مبین
عاقبت گشتی اسیر آن گروه مشرکین
ای که بابت قاتل صدها هزاران مرهب است
در دم آخر چو گشتی با حسینت روبرو
شمر را دیدی به روی سینۀ آن نیکخو
میبُرَد سر از قفایش خنجرش اندر گلو
خسرو دین زیر لب در ذکر یا رب یا رب است
هست "رونیزی" سگ درگاه دخت فاطمه
او ز دل باشد به قبر و بر رخش بس واهمه
لیک امیدش به باب و شوی و بنت فاطمه
در قیامت افتخارش از حسین و زینب است
التماس دعا- برای شادی روح شاعر مرحوم و خاندانش صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و احشرنا معهم
- ۹۴/۰۱/۲۴