در باب عید غدیر خم
عید غدیر خم
صلوات
عید غدیر آمد و شد دین حق جوان
بلبل بزن تو چهچه بیا سوی بوستان
گلزار دین پر شد و به سرحد حسن شد
ساقی بریز باده عیان گشت باغبان
امروز روز شادی و فرخندگی بود
شاه جهان به تاج ولایت بشد عیان
دستور داد احمد مرسل در آن زمین
از بهر امر حق که بُدی مدتی نهان
فرمود منبری بنمایند برقرار
گویا ز سنگ و هم ز جهازان اشتران
شد برقرار منبر و امر خدای را
ابلاغ کرد بهر تمامی حاجیان
بگرفت شاه را به سر دست نازنین
دیدند جملگی چو قمر زیر آسمان
گفتا که این علی است پس از من وصی من
از جانب خداست که این امر شد بیان
هر کس موافقت بنماید از این عمل
او سرفراز پیش خداوند مهربان
هر کس مخالفت کند این امر محترم
کافر بود به دائرۀ عدل و امتحان
فرض است بر تمام شماها ولای او
یاریّ او کنید به هر دور و هر زمان
تکمیل دین ولای علی هست و آل او
ایمان ولای اوست چو محشر شود عیان
شه را گزارد روی زمین جمله مرد و زن
بیعت نمود با شه خوبان در آن مکان
گفتند یا علی تویی امروز شاه دین
ماییم در ولایت تو همچو بندگان
این امر بود تا که پس از رحلت نبی
رفتند در سقیفه تمامیّ مردمان
شورا زدند مسند پیغمبر گرام
کردند غصب حق علی خسرو زمان
بعد از سه روز آتش کین گشت شعله ور
طوری که دود خانۀ زهرا به آسمان
بس شعله ها کشید که آمد به کربلا
افتاد دورِ خیمۀ سلطان بی کسان
زنها تمام رو به بیابان شدند چون
زین العباد با تن تب دار و ناتوان
در خیمه بود و آتش غم بود یاورش
میکرد ناله از غم عباس نوجوان
"رونیزیا" بزن به سر و ناله کن چو نی
بر گو که گشت گلشن آل علی خزان
التماس دعا- برای شادی روح شاعر مرحوم و خاندانش صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و احشرنا معهم
dousty.blog.ir