میلاد سقای کربلا ع
میلاد ابالفضل العباس ع
صلوات
بلبل تو بزن چهچه که هنگام نوید است
چون دسته گلی تازه به گلزار رسیده است
امروز چو دیروز جهان خرم و خندان
میلاد ابالفضل علمدار رشید است
قمری به غزلخوانی و تیهو به ترانه
طوطی ز قفس گشته برون موسم عید است
ای نرگس شهلا تو نما نافه گشائی
در دشت و دمن باد بهاری بوزیده است
ای سوسن و سنبل بنگر لاله و ریحان
گویند ریاحین به چمنزار دمیده است
خورشید خجل ش ز رخ این گل نسرین
گفتا من و این ماه به یک صحنه بعید است
رعنائی قامت شده افزون ز صنوبر
صد چشمۀ حیوان ز لبش آب مکیده است
لاهوتی و ناسوت همه محو جمالش
در صورت او نور خداوند پدید است
قدرش به همین بس که سه دریای ولایت
بوسید دو دستش که جهان هیچ ندیده است
در روز ولادت علی آن خسرو خوبان
بوسید دو دستی که چنین دست وحید است
دوم حسنش بود که اندر شب رحلت
بوسید همان دست که شمشیر بریده است
فریاد از آن نوبت سوم که حسینش
بوسید و بگفتا همه از ظلم یزید است
فرمود که ای نور دو چشمان برادر
از مرگ تو پشت من و دین هر و خمیده است
زینب به اسیری رود از داغ تو جانا
من بی کس و یاران همه همچون تو شهید است
نومید شدم بعدِ تو ای جان عزیزم
بنگر که به بالین تو بر من چه رسیده است
بر درگه لطف تو ایا میر علمدار
"رونیزی" مسکین چو سگی بحر امید است
التماس دعا- برای شادی روح شاعر مرحوم و خاندانش صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و احشرنا معهم
dousty.blog.ir