زبانحال امام حسین ع ,,,,,,, تضمین به غزل حافظ
زبان حال امام حسین ع*********تضمین به غزل حافظ
صلوات
شه دین گفت که ای قوم بسی من شادم
زین مصیبت که اسیری برود اولادم
داغ اکبر نرود هیچ زمان از یادم
فاش میگویم و از گفتۀ خود دلشادم
گرچه در دست شما مضطر و محزون باشم
غرق در لجّۀ خون بلکه چو جیحون باشم
از غم روی جوانان همه دلخون باشم
بندۀ عشقم و از هر دو جهان آزادم
امر از جانب حق شد به رسول دو سرا
که من غمزده آیم به سوی کرببلا
اکبر و قاسم و عباس کنم جمله فدا
چه کنم پند دگر یاد نداد استادم
مادرم فاطمه و هست علی چون پدرم
در ره حق بنمایم بفدا جان و سرم
قاسمم گشته چو پامال بر او مینگرم
که در این دامگه حادثه چون افتادم
اهلبیتم همگی تشنه و خود افگارم
ره دهیدم که سوی روم و فرنگ رو آرم
رحمی ای قوم نمائید به حال زارم
ورنه این سیل دمادم بکند بنیادم
ساقی بزم ازل ساقی صهبایم بود
حور و غلمان و جنان واله و شیدایم بود
من که در عرش برین منزل و مأوایم بود
آدم آورد بدین دیر خراب آبادم
من حسینم پسر پاک رسول دو سرا
بشناسید مرا جملگی ای قوم دغا
بی کس و یاور و یارم چو در این دشت بلا
یارب از مادر گیتی به چه طالع زادم
داغ عباس جوان کرده بسی آزارم
کس نباشد ز شما تا که بگردد یارم
هیچ پروا نبود کز غم او خون بارم
هر دم از نو غمی آید به مبارک بادم
گر خورد تیر جفا بر سر و بر پیکر من
کشته گردد ز جفا اکبر و هم اصغر من
به سر و سینه زند خواهر غم پرور من
که چرا دل به جگرگوشۀ مردم دادم
میروم جانب میدان که بود معراجم
غرق در خون شدنم هست به سر خون تاجم
کشتی کرببلا کرده به خون مواجم
به هوای سر کوی تو برفت از یادم
من سگ کوی حسین از دل و از جان هستم
در ولایش همه دم دست به دامان هستم
گفت "رونیزی" اگر مضطر و نالان هستم
وقت مردن شه خوبان بکند امدادم
التماس دعا- برای شادی روح شاعر مرحوم و خاندانش صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و احشرنا معهم