در مصیبت امام جعفر صادق ع
در مصیبت امام جعفر صادق ع
صلوات
امروز روز ماتم آل پیمبر است
امروز در مدینه چنان روز محشر است
امروز علم و عالم و فقه و اصول رفت
یعنی عزای نور دو چشمان باقر است
امروز گشت وارث علم نبی شهید
این روزگار بین که به خوبان ستمگر است
ارکان آسمان و زمین جملگی حزین
شال عزا به گردن موسی ابن جعفر است
اهل جهان تمام ز غم گشته نوحه گر
بر سر زنان که ماتم سبط پیمبر است
آن معدن فضائل و علم و کمال و جود
گویم ببین که مظهر خلاق داور است
مسموم گشت جعفر صادق ز ظلم کین
نور دو چشم فاطمه فرزند حیدر است
منصور بی حیا ز ره جور و هم جفا
آن زادۀ زنا ز زنا زاده کمتر است
دستور داد نیمه شبی آن لعین دون
بر حاجب ربیع که مخدوم آن در است
گفتا برو امام مبین صادق الیقین
او را به من رسان که بسی شوق بر سر است
حاجب به پور خویش بگفتا برو تو زود
در منزل امام که اینک مقدّر است
از بام رفت آن سگ ملعون بی حیا
آن در که جبرئیل چو مخدوم و چاکر است
با پا و سر برهنه چو آمد به بارگاه
منصور گفت قتل تو بر من میسر است
گویم به کوفه مجلس ابن زیاد چون
آن بی حیا بدید که زینب برابر است
دستور داد تا سر سلطان بی کسان
در بزم آورید که قلبم منور است
زینب چو دید رأس برادر به پیش او
فرمود ای لعین تو چکارت به این سر است
خون شد دل پیمبر و زهرا و مجتبی
"رونیزی" از برای حسین زار و مضطر است
التماس دعا- برای شادی روح شاعر مرحوم و خاندانش صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و احشرنا معهم