شنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۵۳ ق.ظ
زبان حال طفلان مسلم ع
زبان حال طفلان مسلم ع
صلوات
بلبلان بوستان مسلم آن شاه جهان
زار و سرگردان و حیران در بیابان نوحه خوان
چون رسیدند آن دو بلبل در سرای پیرزن
حارث آمد بر سر بالین آنها ناگهان
گفت اولاد که میباشید از اهل کجا
نام باب خویش ایندم بهر من میکن عیان
در جواب آن لعین گفتند اینجا ما غریب
گر تو خواهی نام ما یا باب، بر ما ده امان
نام باب ما بود مسلم پسر عم رسول
شد شهید راه حق از ظلم و جور کوفیان
نام مسلم را چو بشنید آن لعین بی حیا
عاقبت ببرید سر، کرد آن دو را در خون تپان
کلب درگاه دو طفلان چون توئی "رونیزیا"
زن به سر میکن فغان هر لحظه در روز و شبان
التماس دعا- برای شادی روح شاعر مرحوم و خاندانش صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و احشرنا معهم
۹۴/۰۵/۰۳