مصیبت حضرت امام کاظم ع ،،،،،،،،،
در مصیبت حضرت امام کاظم ع
شه زندانیان موسی ابن جعفر
بگفتا آن غریب زار و مضطر
که ای پروردگارا من غریبم
ز یار و یاورانم بی نصیبم
ترحم کن به من ای حی داور
ببینم من رضا را بار دیگر
در این زندان پرستاری ندارم
بمیرم من عزاداری ندارم
خدایا در فغان و شور و شینم
در این زندان عزادار حسینم
به دشت کربلا آن شاه خوبان
بسی داغ عزیزان و جوانان
ز یک سو داغ عباس دلاور
ز یک سو نالۀ طفلان مضطر
ز یک سو زینب و کلثوم بر سر
ز یک سو های و هوی قوم کافر
بُدش بر سر یکی دختر سکینه
ولی من دخترم اندر مدینه
سر و کار حسین با تیغ و شمشیر
ولیکن من گرفتارم به زنجیر
تو ای "رونیزی" محزون و مضطر
دمادم کن فغان و ناله زن سر
التماس دعا - برای شادی
روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....