زبان حال حضرت علی اکبر ع (حماسی)
رجز خوانی حماسی*********زبان حال حضرت علی اکبر ع
چو شیر ژیان اکبر نامدار
روان گشت شهزاده در کارزار
به یک هیئت و صولت و عزّ و جاه
که شد خیره چشم تمام سپاه
یکی نعره از دل کشید او چنان
که لرزید پشت تمام جهان
بگفتا که نامم علی اکبر است
حسین باب و جدم علی حیدر است
دماری برآرم از این کوفیان
که احسنت گوید همه انس و جان
ببینید ای قوم بی آبرو
که اطفال باشند در گفتگو
یکی العطش دیگری الامان
زند بر سر و دمبدم در فغان
اگر فرصت از جانب کردگار
دهد مینمایم صف کارزار
کنم بر شما شورشی چون بپا
چو روز قیامت که واحسرتا
ز کشته شدن هیچ نبود دریغ
اگر قطعه قطعه شوم زیر تیغ
چو کشته شوم شادی است آن زمان
که زهرا نماید برایم فغان
که ناگاه مُنقذ ز راه کمین
به فرقش چو بنواخت او تیر کین
صدا زد به شاهنشه بی کسان
که رفتم پدر جان من از این جهان
حلالم نما از وفا ای پدر
بگو عمه ام زینب خون جگر
بیاید ز مرگم سیه سر کند
سکینه ز غم خاک بر سر کند
حسین گفت با زینب بی نوا
که شد کشته اکبر ز جور و جفا
چو در خیمه غلغل فتاد آن زمان
همه بر جوان حسین نوحه خوان
برای تو ای نوگل مرتضی
بگرید چو "رونیزی" بی نوا
التماس دعا - برای شادی
روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....