زبان حال حضرت علی اکبر ع ********تضمین به اشعار سعدی
زبان حال حضرت علی اکبر ع ******** تضمین به اشعار سعدی
به گل بگفت هزاری که مست بوی تو باشم
هزار مرتبه قربان تار موی تو باشم
خوش آن زمان که به جنت چو روبروی تو باشم
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
ز هجر روی عزیزان پدر شدم دلخون
بده اجازه که تا من روم در این هامون
هزار بار اگر غوطه ور شوم در خون
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
اگر که فرقۀ کافر مرا کنند هلاک
ز کشته گشتن و پامال هم نباشد باک
هزار مرتبه گر این تنم کشند به خاک
نظر به سوی تو دارم غلام روی تو باشم
شوم به یاری تو گر به خاک و خون غلطان
هزار بار کنم شکر من از این احسان
اگر تنم چو شود پامال در میدان
به گفتگوی تو خیزم به جستجوی تو باشم
اگر به عرش برین منزلم شود ز کرم
چو دوزخ است نباشی تو لحظه ای به برم
تمام حور بهشتی به یک جوی نخرم
جمال حور نجویم دوان به کوی تو باشم
زمین کرببلا گشته همچو لجّۀ خون
تمام مست می ناب اندر این هامون
چو جام من شده لبریز ای پدر از خون
مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم
امید هست در این سرزمین ویرانه
به دور قامت شمع تو همچو پروانه
بسوزم و نکنم نالۀ غریبانه
اگر خلاف کنم سعدیا به سوی تو باشم
اگر به کرببلا هر کسی شود منزل
زیارت شه خوبان کند ز جان و ز دل
عزیز فاطمه "رونیزی" است خوار و خجل
قبول کن که سگ آستان کوی تو باشم
التماس دعا - برای شادی
روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....