زبان حال ابالفضل ع با برادر
زبان حال ابالفضل ع با برادر
ایدل اگر به کوی حسینی گذر کنی
بر قتلگاه و خیمه گه شه نظر کنی
از آه کودکان ز عطش بس حذر کنی
جن و ملک ز آه و فغانت خبر کنی
اندر کنار علقمه عباس نامور
او در میان خون شده چون مرغ غوطه ور
گوید که یا اخا تو به حالم دمی نگر
کز راه لطف بر سر نعشم گذر کنی
شه آمد و بدید که عباس نوجوان
افتاده روی خاک تنش گشته خون تپان
گفت ای پناه لشکر و سردار بی کسان
خوب است بر سکینۀ زارم نظر کنی
گفت ای عزیز فاطمه ای شاه انس و جان
هستم خجل ز روی تمامی کودکان
گشتم ز بهر آب بسی زار و ناتوان
گر دخترت سکینۀ محزون خبر کنی
"رونیزیا" چه غم بودت ساعت خطر
گر با تو باشدش شه گلگون کفن نظر
شو از برای میر علمدار نوحه گر
عباس را شفیع به نزد پدر کنی
التماس دعا - برای شادی
روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....