زبان حال حضرت اباعبدالله ع در ورود به کربلا*******
زبان حال حضرت اباعبدالله ع با ابالفضل العباس ع *******
شیعیان اندر زمین کربلا
گشت وارد خسرو گلگون قبا
گفت با عباس آن شیر ژیان
کِای علمدار سپاه با وفا
جستجو کن ای برادر این زمین
بر سر پا کن تو ایندم خیمه ها
این زمین چون خوابگاه ما بود
غرق در خون میشود یاران ما
این محل کشتن اکبر بود
این محل قاسم نوکدخدا
در کنار علقمه ای نور عین
خوابگاه تو بود ای با وفا
میشود اینجا سکینه دربدر
خواهرانم جملگی غم مبتلا
خیمۀ زینب مزن جایی بلند
تا نبیند کشتگان آن بی نوا
این زمین گردد علی اصغرم
پاره حلقومش ز پیکان جفا
زینبم گردد اسیر ظلم کین
میرود در کوفه و شام بلا
گفت زینب با شه گلگون کفن
این زمین غم بر دل ما کرده جا
شه بگفت ای خواهر غم پرورم
میشوی اینجا اسیر و بی نوا
این زمین خواهر تمام یاوران
کشته میگردد به دست اشقیا
لیک ای خواهر مخور غم صبر کن
شو پرستار یتیمان از وفا
شام خواهی رفت ای زینب یقین
مجلس بزم یزید بی حیا
کودکانم را تو خواهر یار باش
در خرابه چون روی ای مه لقا
هست "رونیزی" به درگاه حسین
چون سگی دارد به سر شور و نوا
اللهم
صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم ذریّه یعنی = نسل،
فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
التماس دعا - برای شادی
روح شاعر مرحوم صلوات