زبان حال اباعبدالله ع بر بالین علی اکبر ع *********
زبان حال اباعبدالله ع بر بالین علی اکبر ع *********
به دشت کربلا یاران شده امروز بستانی
بسی هم لاله و ریحان بپا گشته گلستانی
گلستانی ز شاه دین چو شد در کربلا وارد
در آندم باغبان دلخون که شد فصل زمستانی
چه شد عباس نام آور کجا شد اکبر و اصغر
نباشد عون و هم جعفر تمامی گشت قربانی
چو لیلا از غم اکبر زند بر سینه و بر سر
که گشته آن مه انور مهیا بهر قربانی
برای قاسم والا گلستانِ دگر بر پا
به دورش چهچه زن زنها ولی هر یک نواخوانی
ربابه از غم اصغر بگوید رود ای مادر
تو باید کشته ای سرور شوی با لعل عطشانی
همه گلها چه پژمرده همه زنها چه افسرده
یکایک بُد جوان مرده چو کشتی گشته طوفانی
زمین خون گریه کرد از غم به سر زد نوح و هم آدم
ملائک جمله در ماتم که عالم شد دگر فانی
چو "رونیزی" شدی مضطر دمی در کربلا بنگر
بگو عباس نام آور بخوان ما را به مهمانی
اللهم
صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم ذریّه یعنی = نسل،
فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
التماس دعا - برای شادی
روح شاعر مرحوم صلوات