زبان حال اباعبدالله ع با خداوند متعال********
زبان حال اباعبدالله ع با خداوند متعال ********
شه دین عازم دشت بلا شد
ملائک جملگی اندر نوا شد
ندا آمد ز سوی حی داور
چه داری تحفه ای سبط پیمبر
بگفتا این سر و این پیکر من
دگر عباسُ میر لشکر من
ندا آمد دگر برگو چه داری
بگفتا اکبر گلگون عذاری
ندا آمد شفیع پیرمردان
بگفتا مسلم و جمعی ز یاران
ندا آمد که بر زنها چه داری
بگفتا زینب بی غمگساری
ندا آمد که ای سبط پیمبر
چه داری کن عیان بر ما سراسر
بگفتا عون و عبدالله و جعفر
به همره باشدم شهزاده اصغر
ندا آمد دگر ای شاه خوبان
بگفتا دختران زار و نالان
ندا آمد که آبت از چه نوشی
بگفتا در رهت پویم خموشی
ندا آمد دگر ای دل غمینم
بگفتا عابد زار حزینم
ندا آمد که یارانت سراسر
شود در خون خود از غم شناور
بگفتا چون به درگاه تو آیم
رضایم من رضایم من رضایم
ندا آمد که شمر شوم کافر
به پا چکمه به کف شمشیر و خنجر
بگفتا زینب من دل غمین است
که روی سینه ام شمر لعین است
ندا آمد که این بستان زیبا
بسی گل خواهد و بلبل چو شیدا
بگفتا گل علی اکبر من
ولی بلبل سکینه دختر من
ندا آمد گلستان باغبانی
بود لازم که گردد جاودانی
بگفتا باغبان این گلستان
دو بازوی علمدارم به میدان
ندا آمد که در چندین منازل
سر تو بر نی و زینب به محمل
بگفتا رأس من بر نی شتابان
برای زینبم در صوت قرآن
تمام اهلبیتم روبرویم
ز سوز تشنگی شکر تو گویم
شدی "رونیزیا" زار و پریشان
سگ کوی حسینی از دل و جان
اللهم
صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم ذریّه یعنی = نسل،
فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
التماس دعا - برای شادی
روح شاعر مرحوم صلوات