زبان حال اما حسین ابن علی ع*********** تضمین به غزل حافظ
زبان حال اما حسین ابن علی ع*********** تضمین به غزل حافظ
گفتا شه شهیدان کِای باب تاجدارا
بنگر دمی تو جانا این وادی بلا را
از هر طرف نظر کن افغان طفلها را
دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را
از ظلم قوم کافر شد کشته عون و جعفر
در کربلا غریبم نبود مرا برادر
گردیده غرق در خون سنبل چو زلف اکبر
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
بابا مرا نباشد در کربلا پرستار
برگو تو مادرم را با دیده های خونبار
یکدم بیا تو مادر بنگر به زینب زار
باشد که باز بینی دیدار آشنا را
از یک طرف جوانان چون گل به خون تپان است
از یک طرف فغان طفلان به آسمان است
بنگر دمی تو بر من چون روز امتحان است
روزی تفقدی کن درویش بینوا را
لیلای زار و مضطر گرید ز هجر اکبر
گوید ربابه از غم ای شیرخواره اصغر
بر مادر فگارت جانا دمی تو بنگر
تا بر تو عرضه گردد احوال ملک دارا
زینب به آه و زاری گفتا به شاه خوبان
کِای نور چشم زهرا بنگر تو بر یتیمان
برگو که من چه سازم با این گروه کافر
کین کیمیای هستی قارون کند گدا را
در راه شام و کوفه با کودکان مضطر
این قوم بی حمیّت با این گروه کافر
نی رحم بر یتیمان نی شرم از پیمبر
گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را
اهل جهان سراسر گردیده زار و محزون
اندر فغان و زاری از ظلم چرخ گردون
دارد امید از تو ای شاه غرق در خون
از مرحمت نظر کن "رونیزی" گدا را
اللهم
صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم ذریّه یعنی = نسل،
فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
التماس دعا - برای شادی
روح شاعر مرحوم صلوات