زبان حال در مصیبت آغاز محرم
شد عیان ماه محرم که پیمبر گرید
در جنان فاطمه با ساقی کوثر گرید
آدم و جن و ملائک همه یکسر گرید
بر شه دین به جهان مسلم و کافر گرید
این محرم چه بود چون همه در ماتم هست
ام لیلای حزین بهر علی در غم هست
که خدایا چه شود وعده گه روز الست
از غم روی جوان مادر و خواهر گرید
شد محرم که حسین بی سر و سامان باشد
زینب غمزده سالار یتیمان باشد
عون و هم جعفر و عباس پریشان باشد
ام کلثوم حزین بهر برادر گرید
شد محرم که شود کرببلا چون بستان
بهر گلهای حسین گشته همه فصل خزان
چون دوتا فرق علی از ستم و جور سنان
زین مصیبت همگی اکبر و اصغر گرید
شد حسین وارد در کرببلا با دل زار
گفت یاران عزیزم همه با حال فگار
میشود اهل و عیالم همگی بی کس و خوار
سر زنان سینه زنان زینب مضطر گرید
میشود کشته علی اکبر و عون و جعفر
طفل مظلوم صغیرم چه شود پا تا سر
غرق در لجّۀ خون همچو که مرغ بی پر
بهر مظلومی آن طفل سر و تن گرید
دست عباس علمدار جدا از بدنش
قاسم تازه جوان گشته کفن پیرهنش
پایمال سم اسبان بشود چون بدنش
بهر نا شادی او عمه و مادر گرید
شد محرم که شود فصل خزان گلها
در عزای شه دین چهچه زنان بلبلها
شور و غوغا شده یکسر به تمام دلها
هر زمان "رونیزی" بی کس و مضطر گرید
اللهم
صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم ذریّه یعنی = نسل،
فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
التماس دعا - برای شادی
روح شاعر مرحوم صلوات