بعثت حضرت ختمی مرتبت ص
بعثت حضرت ختمی مرتبت ص ********
در حرا آمد بگفتا جبرئیل
إقرء ُ باسمک اَیا پور خلیل
خیز از جا گشته وقت امتحان
کِای مزمل قمِّ لیل الا قلیل
پرچم توحید را کن بر فراز
واذکُرِاسم ربک لیلاً طویل
گر تو ترسانی از این قوم جهول
پس چه خواهی کرد بر قولاً ثقیل
هر که سرپیچی کند از امر تو
همچو فرعونش کنم در رود نیل
شو روان زن چهچه اندر گلستان
کن هدایت بندگان را با دلیل
هر کجا و هر چه خواهی در جهان
مینمایم بهر تو عبد ذلیل
آفریدم عالم کون و مکان
گلستانی بلبلانی بی بدیل
جملگی بهر تو کردم خلقتش
گر نبودی تو نبد نوح و خلیل
خضر و الیاس و سلیمان و شعیب
یوسف و یعقوب و ایوب علیل
بر سرت تاج نبوت افتخار
گشته از لطف خداوند جلیل
پس ز جا برخاست آن بدر منیر
شد به سوی کعبۀ رب جلیل
گویم اینک از شه گلگون کفن
گشت عازم بهر دیدار علیل
گفت ای بابا بگو حال تو چون
گفت از غم گشته ام خوار و ذلیل
گفت بابا غم مخور چون زینبم
بر تو میباشد پرستار و کفیل
میروی در شام ای نور دو عین
از جفای مردم پست و رَذیل
بس کن ای "رونیزی" غم مبتلا
گو که ای شاها دخیلم اَلدّخیل
التماس دعا - برای شادی
روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....