توحید*****************
توحید*****
آمدم با دست خالی سوی تو
چون سگی شرمنده اندر کوی تو
روسیاهم روسیاهم روسیاه
آمدم بر آستانت عذر خواه
هست امیدم ببخشائی مرا
از کرم ای خالق ارض و سما
گر نبخشائی شود خاکم به سر
در کجا رو آورم وقت خطر
از عدم آوردیَم اندر وجود
تا کنی لطف و نبودت قصد سود
لیک من بَد کردم ای پروردگار
هستم از اعمال زشتم شرمسار
کار من باشد گنه در روز و شب
لطف تو بخشش نماید بی تعب
من به لغزشگاه و تو گیرنده ای
من گنه کار و تو آمرزنده ای
ای که دارد رحمتت در هر زمان
سبقت از جباریت اندر جهان
تو کریمی تو رحیمی تو غفور
من لئیم و جاهل و مست و خمور
گر کنی رفتار از عدلت به من
در جهنم میشود مأوای من
هست امیدم به وقت مردنم
طوق الطافت زنی بر گردنم
خواه نا خواهم کشی اندر جنان
هر چه باشم روسیاه و ناتوان
من مُقرم بر لسان خود گناه
عمر را در معصیت کردم تباه
بخشش تو بهر تو نبود زیان
لیک آزادی بود بر عاصیان
هیچکس نبود چو من در روزگار
زشتکار و روسیاه و شرمسار
هر چه هستم از تو دارم بس امید
تا کنی روی سیاهم را سفید
بخش ما را بر شه گلگون کفن
یا به اکبر آن مه گل پیرهن
یا ببخشا بر علمدار حسین
یا به زینب با دل پر شور و شین
بخش ما را بر علی اصغرش
یا به قاسم نوگل سیمین برش
هست "رونیزی" ز عصیان خوار و زار
روز و شب از لطف تو امیدوار
التماس دعا - برای شادی
روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....