در مصیبت حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها
در مصیبت حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها
فاطمه ای مظهر لطف خدا
فاطمه ای محور اهل کسا
فاطمه ای دختر خیرالانام
مادر سبطین و مام نه امام
ای لعل لب تو به از صد رطب
مظهر حسن و کمال و هم ادب
فاطمه ای گوهر بحر وجود
گر نبُدی عالم امکان نبود
فاطمه ای در دریای شرف
ام احمد همسر شاه نجف
سورۀ والشمس باشد روی تو
آیۀ والیل تار موی تو
فاطمه محبوبۀ پروردگار
بهر علی یاور و هم غمگسار
آسیه هر دم بود فرمان تو
مریم و ساره یکی دربان تو
فاطمه ای قرةالعین رسول
بازویت نیلی شد و گشتی ملول
فاطمه ای عالمی را زیب و زِین
بعد بابا گشته ای در شور و شین
صدهزاران آدم و نوح و خلیل
بندۀ درگاه تو شد جبرئیل
چون به پهلوی تو آمد در ز کین
محسنت گردید سقط ای نازنین
من ندانم جرم و تقصیرت چه بود
صورتت از ضرب سیلی شد کبود
عاقبت از ضرب در نالان شدی
نیمه شب در خاک غم پنهان شدی
شد علی از هجر رویت در فغان
زینب و کلثوم زار و ناتوان
نانجیبان عرب در خانه ات
آتش افکندند در کاشانه ات
شعله ای شد جلوه گر در کربلا
زینبت گردید زار و بینوا
خیمه های خسرو لب تشنگان
سوخت دودش رفت تا هفت آسمان
دخترانت جملگی حیران شدند
در بیابان زار و سرگردان شدند
آن یکی میگفت کِای پروردگار
دیگری میگفت کِای باب کبار
زینبت در خیمه گه در سوز و ساز
از برای عابدین بُد در گداز
عابری گفتا که ای شاه زنان
شعلۀ آتش نمی بینی چنان
گفت می بینم ولی در این مکان
هست بیماری مرا بس ناتوان
بس کن ای "رونیزی" محزون زار
در قیامت کن به زهرا افتخار
التماس دعا - برای شادی
روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....