شه لا فتی ع**********************

شه لا فتی ع **********

علی امام و علی رهبر و علی مولا

علی است بر حق و حق با علی است در هر جا

 

علی است بر همه افضل به عالم امکان

علی است باب امامان و زوج بر زهرا

 

علی ز بعد پیمبربه روی هر دو جهان

 به مثل او نبود هیچکس چنین دانا

 

علی است حجت مطلق ولی اعظم حق

علی است فاتح خیبر علی است رزم آرا

 

علی است حبل متین و علی بود کوثر

علی است زینت والنجم و طور و هم سینا

 

علی است آن که سلونی نگفت کس جز او

علی است همره احمد به لیلةالاسرا

 

علی است آن که یدالله فوق ایدیهم

که در مصاف و شجاعت نبودیش همتا

 

علی است قاطع اصحاب فیل در عالم

علی است یاور نوح و خلیل و هم موسی

 

علی است مرشد جبریل و پیر عزرائیل

علی است هادی میکال و صور عالم زا

 

علی است آن که ولایش به هر دلی واجب

خدای گفته به قرآن و آت ذی القربی

 

علی است عالم و عامل تمام قرآن را

که در غدیر نبی گفت وال من والا

 

علی سپهر و علی هست حجت بر حق

کسی  که منکر او گشت نیست پا بر جا

 

علی است همدم یوسف به چاه و هم زندان

علی انیس به یونس بود ته دریا

 

علی چراغ هدایت علی سفینۀ نوح

علی است آن که رهانید مریم و عیسی

 

علی است عرش و علی فرش و لوح و هم کرسی

علی است آمر موت و حیات در دنیا

 

علی است حاضر و ناظر به وقت جان دادن

اگرچه مسلم و گبر است، کافر و ترسا

 

علی است همچو مهی زیر ابر در قرآن

علی است نور خداوند ایزد یکتا

 

علی است در شب معراج یار پیغمبر

علی است صدره نشین زیر سایۀ طوبی

 

علی است عالِم تورات و صاحب انجیل

علی است بر همه علمی خبیر و هم بینا

 

علی کُشندۀ عَمر است و شیر بیشۀ حق

بود شفیع خلایق علی به روز جزا

 

علی وصیّ بلافصل احمد مرسل

غلط نمود کسانی که گفت بعد سه تا

 

علی است کعبۀ آمال و قبلۀ حاجات

علی است مسجد و محراب و هم دعا و ثنا

 

علی است نفس پیمبر به گفتۀ قرآن

که در مباهله فرموده است با اعدا

 

ز نور روی علی کسب میکند خورشید

وگرنه قابل تابش نبودیش اصلا

 

بجز خدا و پیمبر دگر که بتواند

که وصف روی علی را دمی کند انشا

 

علی و آل علی جمله رهبر توحید

خصوص نوگل زهرا شهید کرببلا

 

به روی دست چو بگرفت اصغر خود را

 بگفت در دم آخر که ای گروه دغا

 

دهید قطرۀ آبی به طفل بی شیرم

که مانده همچو گلی تشنه لب در این صحرا

 

که ناگه از طرف آن سپاه بد آئین

رسید تیر به حلقوم بلبل شیدا

 

فغان ز بلبل و گل هر دو آشکارا شد

گرفت شعلۀ آتش چو بر دل خارا

زبان حال علی اصغر گوئیا این بود

که آب نیست پدر جان در این زمین بلا

مرا ببر به سوی مادرم که او باشد

در انتظار من تشنه لب ز راه وفا

 

به آستان علی چون سگی است "رونیزی"

که افتخار بود بهر او به هر دو سرا

 التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم

ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....