طفلان مسلم ع****************
*********طفلان مسلم ع********
ای شیعه زن تو بر سر بنشین ز غم نوا کن
بر کودکان مسلم شور و فغان به پا کن
گفتند آن یتیمان حارث بیا حیا کن
ما هر دو بیگناهیم رحمی به حال ما کن
حارث شرم از خدا کن - خوفی تو از جزا کن
ای ظالم ستمگر هستیم بر تو مهمان
کم کن جفا تو بر ما از راه لطف و احسان
ما هر دو بی پناهیم محزون و زار و حیران
مهمان بود گرامی کمتر به ما جفا کن
حارث شرم از خدا کن - خوفی تو از جزا کن
کن شرم از پیمبر رحمی به ما یتیمان
باشیم دل شکسته ما هر دو چون غریبان
این نیمه شب تو ظالم ما را مکن تو نالان
فردا تو هر چه خواهی ظلم و ستم روا کن
حارث شرم از خدا کن - خوفی تو از جزا کن
ما را بود قرابت با خاتم رسولان
بگذر ز خون ماها این دم به راه یزدان
ما را ببر به بازار بفروش چون غلامان
یا زنده بر به کوفه ما را ز خود رها کن
حارث شرم از خدا کن - خوفی تو از جزا کن
ظالم مگر ندانی ما هر دو دلغمینیم
بی یار و بی مددکار بنگر که ما یتیمیم
گر مهلتی دهی تو ما غرق در نعیمیم
بهر خدا تو ظالم یکدم به ما وفا کن
حارث شرم از خدا کن - خوفی تو از جزا کن
ای بی حیای بی دین بنگر که اشکباریم
در این دیار غربت بی یار و غمگساریم
بی خانمان و بابا آواره از دیاریم
ما را مکن تو آزار شرمی ز مصطفی کن
حارث شرم از خدا کن - خوفی تو از جزا کن
امشب در این بیابان ما را بده پناهی
بر حالت یتیمان ظالم تو خود گواهی
ما کودکان مضطر نی جرم و نی گناهی
شرمی ز روی زهرا یا شاه لافتی کن
حارث شرم از خدا کن - خوفی تو از جزا کن
اندر مدینه ما را مادر در انتظار است
از هجر روی طفلان محزون و دل فگار است
اما خبر ندارد طفلان حقیر و خوار است
حارث بیا تو ما را از قید غم رها کن
حارث شرم از خدا کن - خوفی تو از جزا کن
فریاد و وامصیبت ظالم نکش تو ما را
کی میزبان پسندد بر میهمان جفا را
ما این دو مستمندان یاری بجز خدا را
ای کردگار سبحان حکمی میان ما کن
حارث شرم از خدا کن - خوفی تو از جزا کن
القصه آن ستمگر از راه ظلم و کینه
آوردشان لب شط آن هر دو بی قرینه
ببریدشان سر از تن افکند روی سینه
یا رب تو آن لعین را در قهر مبتلا کن
حارث شرم از خدا کن - خوفی تو از جزا کن
"رونیزیا" تو گفتی طفلان بی پرستار
چون صید غم به دام صیاد شد گرفتار
هر روز و شب فغان کن بر شیعیان دعا کن
یادی ز کودکان سلطان کربلا کن
حارث شرم از خدا کن - خوفی تو از جزا کن
گویا سکینه میگفت چون باب تاجدارم
گشتم یتیم و مضطر بنگر که خوار و زارم
برخیز ای پدر جان بین عمۀ فگارم
"رونیزیا" چو کلبی بر درگهش دعا کن
یا رب به ما دعا کن – یا رب به ما دعا کن
التماس دعا - برای شادی
روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....