دوشنبه, ۷ مهر ۱۳۹۳، ۰۸:۳۷ ق.ظ
**یا رسول الله ص**
**میلاد حضرت رسول الله ص و امام صادق ع**
گشته میلاد سرور خوبان
مست و مدهوش جمله مشتاقان
سدرةالمنتهی به وجد و سرور
سلسبیل از نشاط موج زنان
مژده یاران که گشته فصل بهار
روز میلاد سرور اخیار
شده آتشکده همه خاموش
خشک گردیده ساوه از پیکار
بلبلان چهچه زن به بستان شد
قمریان جملگی غزل خوان شد
خاکیان سر به سر بود خندان
در میانش خدای سبحان شد
نرگس و نسترن و سوسن ها
جلوه گر گشته در گلستان ها
لاله و ارغوان و هم سنبل
لادن و عود شد به بستان ها
طوطی و هدهد و هما یکسر
کبک و دراج و مرغ تاج بِسَر
شده طاووس همره شاهین
جمله آیند دیدن رهبر
رهبری کو بود ز سوی خدا
رهبری کو بود جهان آرا
مضمحل می شود ز مقدم او
در جهان تاج قیصر و کسری
تا ابد جاودانه بُد دینش
چون بود قسط و عدل آئینش
نور حق جلوه گر شود هر دم
در جمال و جلال دیرینش
در سماوات نام او احمد
مصطفی بر گزیدۀ امجد
کاف با لام و میم و ب تو بیار
نام او را بخوان تو در ابجد
طاق کسری ز صولتش خم شد
به زمین ریخت جمله در هم شد
سرنگون شد ز مسندش آندم
روز او همچو روز ماتم شد
گفت با کاهنان که ای یاران
چیست مطلب کنید جمله بیان
کاهنان عاجز از جواب شدند
همه ماندند زار و سرگردان
کاهنی با سطیح گفت که هان
چیست این ماجرا در این دوران
گفت گویا که تازه مولودی
پا نهاده به عالم امکان
او یقین خاتم رسولان است
کار او قسط و عدل و احسان است
هر که با اوست خرم و خندان
هر که بی او به دام شیطان است
باز میلاد حضرت صادق
ششمین کوکب به حق ناطق
وه چو روزی است نیم ماه ربیع
دو فروزنده شد به هم لاحق
خواهم از دست هر دو مِی نوشم
چون ز عصیان همیشه در جوشم
همچو کلبی به درگه ایشان
ایستاده ولیک خاموشم
گفت "رونیزی" ار ثنا خوانم
کلب درگاه جمله خوبانم
هست امید تا به وقت حساب
با شفاعت کنید شادانم
گویم اینک به کربلا چون شد
دل زینب ز غصه پر خون شد
چون حسین گشت عازم میدان
غم او صد هزار افزون شد
گو تو "رونیریا" ز اکبر او
هم ز عباس هم زاصغر او
رو تو در شام و در خرابه نگر
گریه کن بر رقیه دختر او
التماس دعا - برای شادی
روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
(سطیح=کاهنی در عرب جاهلی که پیشگوئی مورد قبول بود)
۹۳/۰۷/۰۷