شنبه, ۵ مهر ۱۳۹۳، ۱۲:۳۲ ب.ظ
یا حسن مجتبی ع********* اشفع لنا فی الدنیا والآخره
میلاد امام حسن مجتبی ع********* اشفع لنا فی الدنیا والآخره
مژده یاران شد بهار و گشته فصل یاسمن
صندل و عود و صنوبر ارغوان و نسترن
نور حق شد جلوه گر امروز در دشت و دمن
هدهد و طاووس و طوطی هر یکی گوید سخن
البشارة البشازة گشته میلاد حسن
چهچه زن بلبل که گل در گلستان شد جلوه گر
ژاله ها بر لاله میریزد چنان قرص قمر
نرگس و نسرین ولادن هر یکی تاجی به سر
جملگی آماده می باشد به هر شام و سحر
بهر استقبال این نوزاد در هر انجمن
ساکنان عالم لاهوت با روح الامین
از برای تهنیت آیند هر یک بر زمین
بهر دیدار حسن آن خسرو اهل یقین
خانۀ زهرا شده بهتر ز فردوس برین
از قدوم مجتبی این خسرو فیروزه تن
ساکنان عالم ناسوت با شوق و طرب
جملگی در بزم و شادی گشته لبها چون رطب
مژده بادا بر پیمبر خسرو عالی نسب
هم به زهرا مژده بادا هم علی میر عرب
آمده در عالم امکان امام دین حسن
آفرین بر خالق این خلقت رعنای او
آفرین بر جدّ و باب و مادر والای او
آفرین بر این جمال مهوش و زیبای او
آفرین بر این کمال و خُلق دل آرای او
خالقش باشد حسن خلقش حسن نامش حسن
در طلوع فجر صادق شد طلوع روی او
نیمۀ ماه مبارک طالع نیکوی او
وه چو مولودی که چون والیل باشد موی او
وه چو نوزادی که باشد صورت دلجوی او
والضحی رو هل اتی خو چون حسن اندر حسن
وه چو نوزادی که باشد حجت پروردگار
وه چو مولودی که باشد جبرئیلش بنده وار
وه چو مولودی که زهرا می نماید افتخار
عالم امکان سراسر از وجودش برقرار
مصطفی فرمود می باشد چو جان من حسن
صورتش همچون پیمبر صولتش همچون پدر
عصمتش چون فاطمه آن بانوی والاگهر
در شجاعت شیر میدان در سخاوت بی شمَر
از جمالش محو و حیران گشته خورشید و قمر
مظهر علم خداوند کریم ذوالمنن
بهر دیدار جمالش حوریان در انتظار
دمبدم گویند یا رب کیست این سیمین عذار
صد هزاران کهکشان و ماه دارد در کنار
گشته در موّاج کوثر هم که شد سربسته نار
شد مدینه همچو گلشن روز میلاد حسن
صد هزاران آدم و نوح و خلیلش بی قرار
یوسف و یعقوب و اسحق و مسیحش در کنار
هود و الیاس و سلیمان شد به کویش رهسپار
یونس و ادریس و ایوب و شعیبش بنده وار
جملگی گویند احسن بر جمال این حسن
الله الله مژده ای دل آمده دردانه ای
در میان خانۀ زهرا یکی فرزانه ای
صد چو میکائیل اطراف سرش پروانه ای
شاد و خندان هر که نوشد از لبش پیمانه ای
در بهشت عنبرین همسایه باشد با حسن
عالِم علم لدنی در تمام کائنات
نام او باشد حسن یعنی بود مرآت ذات
تاج کرمنا به سر آن خسرو نیکو صفات
خضر از لعل لبش نوشید چون آب حیات
گفت من هستم غلامی از غلامان حسن
مات و حیرانم چه گویم وصف این نیکو لقا
گشته مداحش خداوند جهان در هل اتی
در مدیحش بس که باشد دوم از اهل کسا
هست همچون مرتضی دارای تاج اَینما
مظهر لطف خداوند جهان باشد حسن
کلب درگاه تو "رونیزی" نماید افتخار
آمده بر درگهت همچون گدایی شرمسار
دمبدم هستم به الطاف شما امیدوار
هر چه بد هستم ولی وابسته ام ای شهریار
وقت مردن رنجه فرما یک قدم بالین من
التماس دعا - برای شادی
روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
۹۳/۰۷/۰۵