یا حضرت زینب کبری س**********************
******lمیلاد حضرت زینب کبری س*******
مژده ایدل موسم گل در گلستان امشب است
بلبلان در شاخ گل هر یک به صد تاب و تب است
حوریان گویند یا رب این کدامین کوکب است
پنجم ماه جمادی نور روی زینب است
سنبل زلفش به دوران گر به پیچ و خم رسد
نرگس شهلای او یک لحظه گر بر هم رسد
صدهزاران نسترن بر درگهش با هم رسد
جملگی گلها ز شادی خنده در زیر لب است
آن که در بحر ولایت آمده همچون صدف
عالمی در تیر بارانش همی گردد هدف
گر نماید یک نظر ناسوتیان گردد تلف
مادرش زهرا و بابش شاه دلدل مرکب است
در مدیحش آیۀ والیل تار موی اوست
والضحی برخی ز روی طلعت نیکوی اوست
هل اتی با یطعم و اطعام یکسر خوی اوست
مات و حیرانم چه گویم ذکر دندان با لب است
صدهزاران ساره و حوا کنیزی بر درش
مریم و هاجر چو پروانه به اطراف سرش
آسیه بنت مزاحم چون شبانی چاکرش
جملگی گویند زلف این دل آرا چون شب است
نُه سپهر و نُه فلک بر آستان او غلام
عالم امکان به فرمانش برون آمد تمام
این حکایت با تواتر از طریق خاص و عام
قهرمان کربلا گویند یکسر زینب است
در فراق روی تو جانا بمانم تا به کی
لطف فرما بر من بیدل که صبرم گشته طی
با سر آیم در حضورت چون که مرکب گشته پی
چون سگی بر درگهت گویم که اینم مذهب است
ای مه برج حیا ای بانوی اهل یقین
آمدی در کربلا ای مُبقیِ دین مبین
عاقبت گشتی اسیر آن گروه مشرکین
ای که بابت قاتل صدهاهزاران مرهب است
در دم آخر چو گشتی با حسینت روبرو
شمر را دیدی به روی سینۀ آن نیکخو
میبُرد سر از قفایش خنجرش اندر گلو
خسرو دین زیر لب در ذکر یارب یارب است
هست "رونیزی" سگ درگاه دخت فاطمه
او ز دل باشد به قبر و برزخش بس واهمه
لیک امیدش به باب و شوی و اِبنِ فاطمه
در قیامت افتخارش از حسین و زینب است
التماس دعا - برای شادی
روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....