یا شمس الشموس و یا انیس النفوس یا امام رضا ع
میلاد شمس الشموس و یا انیس النفوس یا امام رضا ع
موسم اردیبهشت و ماه ذالقعدالحرام
رحمت حق گشت نازل جملگی بر خاص و عام
دشت شد گلزار و صحرا گلشن و دامن بنفش
اطلس و میمون و نرگس سوسن و سنبل تمام
بلبل و قمری غزلخوان کبک و تیهو در سرور
طوطی و طاووس در پرواز شد بهر سلام
لاله زار و مرغزار و سبزه باشد در نشاط
ژاله میریزد به لاله دمبدم هر صبح و شام
سرو گوید با صنوبر وقت آزادی رسید
اتحاد و اتفاق اندر جهان آمد تمام
مات و حیران زار و سرگردان ز رویش جملگی
آفتاب و ماه چون شمشیر شد اندر نیام
نُه سپهر و نُه فلک پروانه بر دور سرش
روز و شب اندر طواف روی او همچون همام
بلبلا شو چهچه زن امروز روز شادی است
دین حق گردید کامل حرف باطل شد تمام
گشته میلاد رضا هشتم امام شیعیان
ساقیا پر کن قدح لبریز شد صبرم ز جام
موج زن گردید کوثر حوریان شادی کنان
محو و حیران جمالش هست تا یوم المدام
عالم کون و مکان و کائن و هم ما یکون
پور موسی سبط حیدر زادۀ خیر الانام
ای دل ار داری هوای گلشن کوی رضا
رو خراسان تا ببینی بارگاهش اذن عام
خاک طوس از مقدمش بهتر ز فردوس برین
چون که دارد در کنارش خسروی عالی مقام
گفت احمد بضعة منّی ز مدح شاه دین
حیدرش گفتا که اندر طوس او را دوست نام
باقر علم النبیین گفت فرزندی ز من
قبر او اندر خراسان ملجإ هر خاص و عام
صادق آل محمد گفت فرزندم رضا
عالم آل محمد هست با شرط تمام
خود چنین فرمود من در طوس میگردم شهید
هر که باشد زائر من دارمش بس احترام
عاقبت مأمون بی شرم و حیا از راه کین
خواند او را میهمانی ریخت زهرش خود به کام
در خراسان بی کس و تنها به غربت جان سپرد
از برای دفن او از مرد و زن شد ازدحام
لیک اندر کربلا سلطان بی غسل و کفن
تشنه لب جان داد و گفتا بر سکینه این پیام
گو به یارانم که بعد از کشتنم از راه کین
این منم پامال کردند از برای اتهام
کاش بودید ای عزیزان تا ببینید اصغرم
شد گلویش پاره روی دست من آن نیکنام
دست زن "رونیزیا" بر دامن سلطان طوس
گو طلب کن تا بیایم در حضورت چون غلام
التماس دعا - برای شادی
روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....