در مصیبت های محرم
در مصیبت های محرم
شیعیان دمبدم خاک بر سر کنید
شد محرم سیه جمله در بر کنید
گر تو دیدی به دوشش یکی مشک آب
یاد عباس میر غضنفر کنید
در مصیبت های محرم
شیعیان دمبدم خاک بر سر کنید
شد محرم سیه جمله در بر کنید
گر تو دیدی به دوشش یکی مشک آب
یاد عباس میر غضنفر کنید
آمد محرم و ************
آمد مه محرم و عالم غمین شدند
گریان ز بهر زادۀ حبل المتین شدند
باد بهار آمد و گرد و غبار غم
آورد و شیعیان همه زار و حزین شدند
در شأن محرم و بیان مصیبت
بهار آمد محرم در کنارش
خزان گردید یکسر لاله زارش
بهار آمد جوانان جمله خندان
حسین با اکبر گلگون عذارش
مصیبت نامه محرم
عزیزان آسمان نیلی قبا شد
فغان و ناله در عالم بپا شد
فغان کن بلبل بیدل که زینب
به دشت کربلا غم مبتلا شد
ذکر مصیبت در آغاز محرم
محرم آمد و دلها سراسر بادۀ غم شد
تمام عالم کون و مکان در آه و ماتم شد
بنال ای بلبل بیدل خزان شد گلشن زهرا
به دشت کربلا زینب اسیر و همسر غم شد
در فضیلت و مصیبت حضرت اباعبدالله ع *********
ای شه دین خسرو کون و مکان
یا حسین ای ساقی میخوارگان
هر که نوشد می ز دستت یا لبت
میشود در هر دو عالم کامران
میلاد امام حسین ع و شفای فطروس
بلبلی آمد به گلزار جهان
شاد و خرم شد همه کون و مکان
گل از این بلبل بسی شد در طرب
در نوا آمد تمام انس و جان
میلاد اباعبدالله الحسین ع ***********
امروز روز شادی آل پیمبر است
عرش خدا به جلوه و مواج کوثر است
امروز مصطفی و علی هر دو خرّمند
زهرا به دامنش همه یاقوت احمر است
زبان حال امام حسن ع در وقت الوداع
بگفتا مجتبی با دیدۀ تر
برو خواهر حسینم را بیاور
که از زهر جفا گشتم پریشان
بشد هنگام وصل روی جانان
مصیبت مولانا امام حسن مجتبی ع
بلبل گلزار زهرا شیعیان افسرده شد
از تفِ زهر جفا لعل لبش پژمرده شد
مدت عمرش خوراکش خون دل بودش نصیب
شد تهی از خون دل اما ز غم آزرده شد
شهادت امام حسن مجتبی ع
ایدل بیا که گشت مصیبت ز تو بپا
ماهی به بحر گریه کند مرغ در هوا
مسموم شد ز بهر جفا مجتبی حسن
نور دو چشم فاطمه فرزند مرتضی
زبانحال حضرت زهرا دررحلت پیامبر،امام حسن و امام رضا ع
شیعیان فاطمه امشب به سر و سینه زنان
در مدینه به سر قبر عزیزش حسن است
گوید ای نوگل خونین جگرم زهر جفا
لب تو کز اثرش همچو گلی در چمن است
شهادت امام حسن ع
شه خونین جگر ای نوگل بستان رسول
نور چشمان علی غنچۀ گلزار بتول
گشتی از بهر چه امروز جدا از بر من
چه کند بی تو به دوران دل غم پرور من
در مصیبت کریم اهلبیت ع
این مصیبت گویم از شاه زمن
کشتۀ زهر جفا یعنی حسن
نیمه شب برخاست تا نوشد چو آب
آب را نوشید و شد شه دل کباب
زبان حال در مصیبت امام حسن مجتبی ع ************
بگویم داستان از مجتبی با دیده های تر
که ای فرزند زهرا نور چشم حیدر صفدر
تو باید در دم رفتن بنوشی آب ای سرور
ز سوز آب زهرآلود گردی زار و هم مضطر
در میلاد کریم اهلبیت ع***********
سبط اول حجت دوم شه سوم حسن
در کسا آمد چهارم عصمت آن پنج تن
در شباهت چون پیمبر در شهامت چون علی
در سخاوت به ز ابراهیم جدّ خویشتن
میلاد امام مجتبی حسن ع
میلاد حسن سبط علی شاه جهان است
مسرور و فرحناک همه کون و مکان است
والشمس رخ و زلف ز والیل نکوتر
در آیۀ تطهیر یک از پنج کسان است
زبان حال حضرت زهرا س ***********
شبانه روز ز داغ فراق مینالم
پس از پدر به جهان مرغ بی پر و بالم
خزان نمود فلک گلشنم به ناکامی
ز تند باد حوادث شکسته شد بالم
زبان حال امیرالمؤمنین ع در مصیبت حضرت زهرا س
علی گفتا که ای زهرای اطهر
تو رفتی من شدم محزون و مضطر
تو بودی همدم شبهای تارم
انیس و مونس قلب فگارم
زبان حال زهرا س با زینب کبری س
بگفتا فاطمه دخت پیمبر
بیا ای زینب زار مکدر
وصیت با تو گویم ای دل افگار
پس از من شو پرستار برادر
سیدۀ عالمین حضرت زهرا س در وقت الوداع ******* ***
گفت زهرا با علی ای خسرو عالی جناب
کن حلالم ای پسر عم از ره لطف و صواب
یا علی هستم خجل پیش تو ای شاه جهان
خواهشم را کن روا ای بلبل باغ جنان
زبان حال شاعر با حضرت زهرا س ******************
کجا بودی تو یا زهرا ببینی کربلا چون شد
حسینت غرق خون زینب اسیر و زار و محزون شد
نبودی کربلا در قتلگه ای دخت پیغمبر
ببینی نازنین جسم حسین آغشته در خون شد
وصیت حضرت زهرا س با مولا علی ع ***********************
گفت زهرا با علی مرتضی
کِای پسر عم عزیز با وفا
یک وصیت میکنم ای پر ملال
در دم آخر مرا بنما حلال
زبان حال حضرت زهرا س با حضرت زینب س *****************
بیا ای زینب زار و حزینم
نشین بار دگر رویت ببینم
بیا دختر وصیت با تو دارم
یتیمانم به دستت میسپارم
حضرت زهرا س پس از رحلت پیامبر ص *************
گشت چون زهرا ز غم زار و ملول
روزی آمد بر سر قبر رسول
گفت ای بابا شدم خونین جگر
گشته ام از مرگ تو بی بال و پر
یا زهرای اطهر س**************
بگویم داستانی تا شود خندان گل احمر
ز زهرا دختر ختم رسل همخوابۀ حیدر
بود در آسمان زهرا زمین صدیقۀ کبری
حدیث بضعةٌ منّی به او فرمود پیغمبر
در فضیلت حضرت زهرا س
ای آسمان عصمت ای مادر دو یحیی
خورشید برج عفت ای مریم دو عیسی
جبریل پیک داور بُد خادم تو بر در
هر دم برای خدمت میبود او مهیا
میلاد صدیقه کبری س
آسمان امروز روشن شد ز نور فاطمه
باغ و صحرا جمله گلشن شد ز نور فاطمه
بلبل شوریده ایندم چهچِه زن در گلستان
عرش اعلا چون مزین شد ز نور فاطمه
میلاد حضرت زهرا س
چهچه زن بلبل که شد فصل بهار
نور زهرا چون به عالم آشکار
گلستان احمدی شد جلوه گر
موج زن شد کوثر و سر بسته نار
زبان حال حضرت زهرا س با حضرت زینب س
به زینب گفت زهرای دل افگار
بیا ای دختر محزون غمخوار
پس از من ای ضیاء دیدگانم
پرستاری نما بر کودکانم
میلاد نور ولایت.مولا علی ع ***********
شد جهان چون گلستان از مقدم سلطان دین
گشت زین میلاد افضل کعبه از خلد برین
چهچه زن ای بلبل بیدل که شد وقت طرب
نرگس اندر باغ آمد جلوه گر شد نسترین
شهادت مولا علی ع
علی چون شد سوی میدان شتابان
زمین و آسمان گردید لرزان
به محراب عبادت غرق خون شد
که گویا عرش اعظم سرنگون شد
شهادت علی ع ********************
امشب است آن شب که عالم جمله سرگردان بود
وحش و طیر و جن و انس و هم ملک گریان بود
امشب است آن شب که زهرا با پیمبر در جنان
از برای شاه دین با حوریان گریان بود
شهادت مولا ع *********
چو شد وارد به محراب عبادت شیر یزدانی
یکایک خفتگان بیدار کرد آن پور عمرانی
که برخیزید یاران جملگی وقت فرائض شد
نمائی راز خود را یک دمی با حیّ سبحانی
شهادت مولا علی ع **************
ای عرش اگر به لرزه بیائی بجا بود
چون نوبت شهادت شیر خدا بود
آندم که تیغ ابن مرادی بکار برد
فرق علی ز جور و جفایش دوتا بود
در شهادت مولا علی ع
ای دل سرور و شادی عالم تمام شد
خاک سیه به فرق همه خاص و عام شد
شاه جهان وصیِ نبی حجت خدا
شقُّ القمر نمود و جهان نیل فام شد
درفضیلت امام علی مرتضی ع
شاها نبود جز تو کسی عالم و عادل
اندر صف محشر همه بر لطف تو مایل
هر کس به جهان گشت به توحید هدایت
گویم که زجود تو به توحید دلایل
یا مولای متقیان امیر مؤمنان علی ع
هر که را حُب علی هست ز دل اقرارش
به یقین روز قیامت نبود انکارش
ملک الموت که از جانب حق مأمور است
جان او را بستاند نکند آزارش
مولی الموحدین امیرالمؤمنین ع
مظهر و لطف خدائی پسرِ عمِّ نبی
زوج بر فاطمه و شاه ولایت نسبی
پور عمرانی و باب دو شه تشنه جگر
یاور دین خدا ساقی کوثر لقبی
یا مولای متقیان علی ع ************
خوش آن زمین که هست محل نزول نور
آن بقعۀ مبارکه افزون ز کوه طور
آن وادی مقدس ایمن که گفته شد
موسی بکن تو کفش بیا درگه غفور
یا مولا علی ع ***********************************
بنفشه وار کنم چشم خود بروی قمر باز
که شبنم رخ او مرا میدهد پرواز
اگر که دست من از دامنش نپیوندد
بسان مرغ جرس دمبدم دهم آواز
یا علی ع قسیم الجنةوالنار *********
یا علی در هر دو عالم سرور و سلطان توئی
رهبر کوی سعادت نور و هم ایمان توئی
عین تو گویم که عالم خلق گشته زین جهت
لام تو لیل و نهار آغاز و هم پایان توست
یا امام علی مرتضی ع ********
یا علی گر نبوَد حب تو اندر دل ما
خاک غم بر سر و صد تیر جفا بر دل ما
بر بدن گر نبود سر حیوان اولی تر
جسم بی جان نتوان گشت حصول دل ما
در فضیلت "ولای شاه دین" مولا علی ع
در جهان گر زنده باشم با ولای شاه دین
کامران باشد به دنیا هر که باشد این چنین
کامرانی در ولای شاه مردان است و بس
عزت اندر دین و دین باشد ولای شاه دین
غدیریۀ عید غدیر *********
رسید موسم گل سنبلش بود در بر
بزن تو چهچه اَیا بلبل نکو منظر
ز بوی خوش همه کون و مکان معطر هست
تمام گلشن و گلزار و گلستان یکسر
غدیریه ***********************
امروز روز شادی و عیش است و هم سروش
ساقی بریز باده و یک جرعه می بنوش
تا مست گردم و ز سر مستی از نشاط
گویم حکایتی ز می و پیر میفروش
عید غدیر خم ****************
عید غدیر آمد و شد دین حق جوان
بلبل بزن تو چهچه بیا سوی بوستان
گلزار دین پر شد و به سرحد حسن شد
ساقی بریز باده عیان گشت باغبان
تاجگذاری مولا علی مرتضی ع در غدیر خم
آیۀ تبلیغ از پروردگار
گشت نازل بر شه والاتبار
کِای امیر ما به امر ما وصی
در حضور مردمان کن برقرار
تاجگذاری مولا علی ع در غدیر خم
بلبل بزن تو چهچه که فصل بهار شد
صحرا و کوه و دشت همه لاله زار شد
آمد ندا که بلّغ بِما اُنزل اِلیک
قمری ز شوق آمد و در شاخسار شد
میلاد مولا ع ******************مخمس به غزل حافظ
گشت میلاد علی شد بلبل حق چهچه زن
بهر استقبال آمد سوسن و هم نسترن
لاله و ریحان و سنبل نرگس سیمین بدن
افسر سلطان گل پیدا شد از طرف چمن
مقدمش یا رب مبارک باد بر سرو و سمن
میلاد مولا علی ع
ای کعبه ببال از خود گشتی تو چو گلزاری
بلبل به نوا آمد شد موسم همکاری
یاقوت بگویم نی دُرِّ یمنی گویم
نی آن و نه این باشد این مه که به بر داری
ولادت با سعادت مولا علی ع
ایدل بیا که گشت گلستان ز نو بهار
چندین هزار بلبل شیدا به شاخسار
نسرین و نسترن همه از شوق در طرب
صحرا تمام گشته ز شادی چو لاله زار
میلاد مولا علی ع *************
جهان شد جمله گلشن از قدوم حیدر صفدر
بسی خوشحال و خرم شاد و خندان شد گل احمر
نوای بلبلان در باغ و قمری دشت و کبک از کوه
طنین انداز شد اندر هوای ملک سرتاسر
میلاد مولا علی علیه السلام *********************
کتاب ناطق حق مظهر خدای جهان
فرو رسید چو بلبل به باغ چهچه زنان
خدای گفته که لا ریب فیه در شأنش
علی است هادی و رهبر به متقین جهان
*********میلاد مولای متقیان علی ع ********
بیا ای بلبل شیدا که نور حق دل آرا شد
که از این نور روشن جمله باغ و کوه و صحرا شد
اگر کعبه شدی مسجود دنیا زین جهت بودش
که میلاد علی آن خسرو خوبان در آن جا شد
دوبیتی در میلاد مولا علی ع********
ساقی بریز باده که فصل بهار شد
بلبل به باغ چهچه زنان چون هزار شد
قمری به دشت و کبک سوی کوهسار شد
شاهین حق به کعبۀ حق رهسپار شد
**دوبیتی در رحلت پیامبر ص **
صلوات
ایدل بیا که روز تو گردید شام تار
ختم رسل به دار بقا گشت رهسپار
شد مرتضی و فاطمه از غصه داغدار
از غم تمام عالم امکان جریحه دار
بعثت خاتم النّبیین ص
شو تو بلبل چهچه زن آید بهار
کوه و صحرا جملگی چون مرغزار
گو که طوطی از فقس آید برون
در سخن آید رود در لاله زار
مبعث رسول گرامی اسلام ص *************
تاج زرین بر سر گل از وفا
آمد و گردید گلشن با صفا
باغبان دلشاد و بلبل چهچه زن
همچنان صوت کبوتر در هوا
بعثت حضرت ختمی مرتبت ص ********
در حرا آمد بگفتا جبرئیل
إقرء ُ باسمک اَیا پور خلیل
خیز از جا گشته وقت امتحان
کِای مزمل قمِّ لیل الا قلیل
عید مبعث*********
داد بر بلبل پیامی باغبان
در گلستان گشته فصل گل عیان
خیز ای بلبل که وقت خواب نیست
چهچه زن شو گشته وقت امتحان
بعثت خاتم الانبیا ص *********
خلقت کون و مکان در روزگار
عرش و فرش و کرسی پروردگار
آفتاب و ماه و هم لیل و نهار
گشت از بهر محمد برقرار
در مبعث رسول الله ص
بلبل بزن تو چهچه که شد موسم بهار
گلها شکفته گشت جهان شد چو مرغزار
آمد ندا ز جانب خلاق ذوالجلال
کِای جبرئیل رُو به زمین با دو صد وقار
ازدواج حضرت نبی اکرم ص با حضرت خدیجه س
گویم از بهر سُرور خاص و عام
از پیمبر حضرت خیرالانام
کرد او وصلت چو با شاه زنان
آن مه بین زمین و آسمان
میلاد نبی اکرم ص **********
باعث ایجاد عالم خاتم پیغمبران
صاحب ملک ولایت رهبر کون و مکان
نور رویش جلوه گر شد چون ز بطن آمنه
در طرب ناسوتیان و در فرح لاهوتیان
در میلاد پیامبر ص ******
بلبل حق در گلستان وجود
آمد و آمد به عالم هر چه بود
کعبه شد از مقدمش خلد برین
جمله ارکان فلک اندر سجود
در میلاد پیامبر ص *********
گشت چون میلاد احمد کعبه شد خلد برین
احسن الله و تبارک مرحبا صد آفرین
ماه و خورشید از خجالت سر به زیر انداخته
بوی نیکویش هزاران طعنه زد بر یاسمین
دوبیتی در میلاد حضرت رسول اکرم ص
بلبلا چهچه بزن فصل بهار آمده است
سنبل و نرگس و شهلا چو هَزار آمده است
غنچۀ گلشن حق تازه به بار آمده است
آهوی دشتِ ختن مشک و عُذار آمده است
میلاد خاتم الأنبیاء ص
امروز روز شادی و هنگام عشرت است
میلاد پاک ختم رسل شاه عزت است
امروز کعبه گشته چنان جلوه گر به خود
گوید که خلقتی چو من امروز ندرت است
میلاد حضرت رسول ص
شد گلستان جمله عالم بلبل آمد بوستان
گشته هنگام سرور و شادی اهل جهان
ساقیا می ده بنوشم لیک از جام الست
تا نمایم مدحتی از مصطفی آرام جان
(میلاد) شعر صلوات بر حضرت محمد (ص)
شد جهان یاران سراسر مست از بوی محمد
آب حیوان شد خجل از لعل نیکوی محمد(ص)
ماه و خورشید و کواکب منفعل گردیده یکسر
چون که شد از پرده بیرون ماه ابروی محمد(ص)
معاد در رستاخیز
ایدل همه رفتند تو هم میروی از پی
افسوس که عمرم همه در جهل بشد طی
هر لحظه بُدم منتظر یار سبک روح
تا در بر من آید و شاید دهدم می
توحید حضرت باریتعالی *******
ای که هستی بود و باقی وانمود
عالم از امر تو آمد در وجود
کاف و نون کردی اراده تا شود
بین کاف و نون آمد هر چه بود
چهارده معصوم علیهم السلام ********
شافعان روز محشر بشنو ای جانان من
تا بگویم از برایت ای گل خندان من
هست اندر هر دو عالم نور ده با چار تن
دید آدم نام آنها ساق عرش ذوالمنن
دوازده امام علیهم السلام
گوش کن ای رفیق نیک شعار
تا بگویم ائمۀ اطهار
جملگی نور حق بُدند یکی
اولش بود حیدر کرار
مقدمات نماز و طهارت ****************
مقدمات نماز شش عمل است
اول طهارت و دوم ازاله کردن خویش
سوم که ساتر عورت تو را بود واجب
چهار وقت شناسی بود بی کم و بیش
نماز و سُوَر حمد و توحید
نام تو اول کنم ورد زبان
چون توئی بخشنده و هم مهربان
حمد تو گویم همی از جان و دل
ای که هستی خالق کون و مکان
نماز و اصول و فروع دین *******************
گوش کن تا گویمت در هر فراز
بندگی با حق نشانش شد نماز
گر تو خواهی روزه را بر پا کنی
اصل دوم باشد و اول نماز
ترجمۀ حدیث شریف کسا ******************
یک حدیث آمد مرا اندر نظر
راوی او دختر خیرالبشر
گفت روزی شد چو وارد مصطفی
بود اندر ضعف آن نیکو سیَر
معاد********** مخمس به غزل حافظ
ای بشر از چه رو ز حق دوری
غافل از این که کمتر از موری
دمبدم رهسپار در گوری
ای که دائم به خویش مغروری
گر تو را عشق نیست معذوری
معاد و معرفت نفس
فاش میگویم که خلاق جهان
بود منظورش ز خلق انس و جان
اولین مقصود او بد معرفت
تا تو گردی در اطاعت کامران
معاد ****************
امان از ساعت آخر فغان از اول منزل
بود واحسرتا بر هر که باشد همچو من غافل
نه مال و نی منال و نی که فرزندی به کار آید
بجز لطف خداوندی وگرنه کارها مشکل
معاد- ثانیه و ساعت شمار عمر ***********
لحظه ها باید رود تا ثانیه پیدا شود
بعد از آن آید دقیقه عقربک شیدا شود
بس دقائق بگذرد تا ساعتی آید به دست
چون فنا گردید ساعت روز و شب پیدا شود
روزشمارِ معاد **********
به گوشم میرسد آوازۀ نی
که ای غافل توئی در خواب تا کی
دمی بیدار شو از خواب غفلت
که شنبه آمد و یکشنبه از پی
معاد- برگرفته از سورۀ مبارکۀ واقعه ******************
داستانی در معاد ایدوستان
کرده تصریحش خداوند جهان
جای او واقع بود در واقعه
گفته خلاق زمین و آسمان
توحید و برزخ ******************
دیدم اندر باغ گلزاری تمام
کفر و ایمان آمده در یک مقام
هر که را چون کفر نی ایمان چو نِی
ره به کفرستان نما آغاز طی
توحید و سؤال روح با بدن ******************
روح گفتا با بدن کِای گلعُذار
چیستی بی من تو برگو ای نگار
گر نباشم با تو برگو کیستی
کن یقین در دار دنیا نیستی
توحید، ربنا فاغفرلنا وارحمهما
ای که بخشیدی تو آدم را چنان
بر وجود خاتم پیغمبران
نوح را از غرق گردابش نجات
دادی و شد آدم ثانی عیان
کُلّ شئ هالک إلّا وجههُ *******************
در گلستان هست ما را سروری
نام او سر لوحۀ هر دفتری
قائم است و دائم و حی و قدیم
او کریم است و غفور است و رحیم
توحید*****
آمدم با دست خالی سوی تو
چون سگی شرمنده اندر کوی تو
روسیاهم روسیاهم روسیاه
آمدم بر آستانت عذر خواه
مناجات با حضرت رب الأرباب ********
ز عصیان خدایا بسی مضطرم
بجز درگهت رو کجا آورم
شب و روز در خواب و بیداریم
امیدم توئی خالق و داورم
مناجات با حضرت کریم العفو **********
خداوندا به قرآن عظیمت
به حق نام رحمان و رحیمت
به عرش و فرش و کرسی قدیمت
بر آور از کرم حاجات ما را
مناجات با حضرت سبحان*****
به حق فاطمه و باب و شوهر و دو پسر
بحق عابد بیمار و باقر و جعفر
بحق موسیِ کاظم به آن امام غریب
تو درگذر ز گناهان عاصیان یکسر
مناجات با حضرت دوست ********************
ای خدا ای قادر و حیّ و دلیل
أنت مولانا اَن َعبدالذلیل
بر نبی و بر علی و هم بتول
عذر ما را از کرم فرما قبول
مناجات با رب العالمین *****
الهی بحق نبیّ و ولی
بحق محمد بحق علی
به زهرای اطهر به پورش حسن
به شاهی که شد کربلایش وطن
مناجات با حضرت رب الامین *****************
خداوندا تو آگاهی بسی محزون و حیرانم
بجز درگاه لطفت من ره دیگر نمیدانم
توئی خالق توئی غافر منم مخلوق و هم مذنب
بحق احمد مرسل گذر از جرم و عصیانم
شهادت امام جواد علیه السلام و داستان دیدن مامون، ایشان را در کودکی
بلبل گلزار زهرا خسرو کون و مکان
گلشن عمرش ز جور و کینه شد ناگه خزان
حضرت ابن الرضا آن معدن فضل و کرم
قبلۀ حاجات محتاجان امام انس و جان
یا صاحب الامر عجل علی ظهورک *********
بگذار تا بنالم در ناله ام اثر هست
معشوق را تو برگو عاشق به پشت در هست
در نیمه شب بنالم تا یارم از ره لطف
گوید بیا و بنگر شام تو را سحر هست
یا حجة ابن الحسن عجل علی ظهورک
دیدن روی تو ایدوست مرا امید است
لب جویی بنشینم که درخت بید است
سایۀ بید و لب جوی و حضور تو چنان
روح در کالبدم همچو گل ناهید است
میلاد امام زمان عج *************
نسیم بوی بهشتی است مه شعبان
که می وزد به گلستان و لاله و ریحان
خبر دهید ز شفقت به مرغ خوش الحان
رسید بلبل شیدا به جانب بستان
تمام دشت و دمن گشته چون گل خندان
یا بقیةالله عجل علی ظهورک **************** مخمس به غزل حافظ
مژده بلبل که دگر بار خزان خواهد شد
یوسف از چاه زنخدان چو عیان خواهد شد
بوی پیراهن او راز میان خواهد شد
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد
توسل به امام اثناعشر عج ********** مخمس به غزل حافظ
گو به شب زنده دلان هان عسسی می آید
بر دل غمزدگان دادرسی می آید
صبح صادق چو دمد لاله بسی می آید
مژده ایدل که مسیحا نفسی می آید
که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید
**********قال علی ع ************
قال علی علیه السلام
مَن کثُر کلامه کثُرَ خطائه
و مَن کثر خطائه قلّ حیائه
و من قلّ حیائه قلّ وَرَعه
و من قلّ وَرَعه مات قلبه
و من مات قلبه دخل فی النار
اینچنین فرمود شاه لافتی
حرف حق در هر کجا باشد روا
هر که گردد در کلام خود مصر
میرود هر لحظه در راه خطا
********مادر مهربان *********
ای مادری که شیرۀ جانت مکیده ام
باشد روا که پا بنهی بر دو دیده ام
شبها نخفته تا به سحر همچو پاسبان
در زیر سایه ات همه دم آرمیده ام
در مصیبت حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها
فاطمه ای مظهر لطف خدا
فاطمه ای محور اهل کسا
فاطمه ای دختر خیرالانام
مادر سبطین و مام نه امام
یا مولانا یا صاحب الامر عج
ایدوست من از هجر تو هر لحظه غمینم
باشد که بیائی و جمال تو ببینم
چون بلبل شیدا ز غمت چهچه زنانم
بر شاخۀ گل بلکه گل از وصل تو چینم
بیوفائی دنیا و دوستی مولا علی ع
همان آدم که از گل آفریدش خالق بنیان
برون شد از بهشت جاودان از حیلۀ شیطان
سلیمان با چنین حشمت که بودش باد در فرمان
ببین شد عاقبت از مرگ خاک اندر ره طوفان
مگر لطف خدا باشد وگرنه جمله در خسران
استغاثه به محضر حضرت ولی الله الاعظم عج (میلاد)
افسوس در این دوره کسی را به کسی نیست
بر خوب تفقد به بدیها عبسی نیست
شهریست پر آشوب ولیکن عسسی نیست
هرچند کنم ناله مرا دادرسی نیست
ایدل تظری کن که به دیده عدسی نیست
استغاثه به حضرت امام اثناعشر علیه السلام
ای ماه فروزنده به دیدار تو مایل
هستند جهانی همه از عالم و جاهل
ای صورت نیکوی تو خورشید فضائل
در عالم لاهوت توئی شمع محافل
در عالم ناسوت توئی هادی کامل
توسل به حضرت بقیةالله
نور حق شد جلوه گر امروز بر دشت و دمن
ساکنان عالم لاهوت گویند این سخن
شاد و میمون و مبارک باد این سیمین بدن
بلبل گلزار زهرا نور چشمان حسن
توسل به مولا حضرت صاحب الامر عج ************
دلا بیا تو ببین بلبلان شیدا را
ز هجر روی تو مهجور کرده دنیا را
به حیرتم چه کنم دل دهم تسلا را
مگر تو لطف کنی ورنه هستی ما را
رود به باد فنا جمله دین و عقبی را
یا صاحب الامر عج ************* مخمس به غزل حافظ
دوش رفتم سوی میخانه خرد گفت مرو
گفتمش تشنۀ دلسوخته ام گفت برو
رفتم و زد ز وفا بر دل سنگم پرتو
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
یادم از کشتۀ خویش آمد و هنگام درو
توسل به حضرت بقیةالله الاعظم روحی و ارواح العالمین لمقدمه الفداء ***********تضمین به غزل حافظ
اگر نصیب شود پیش پایت افتم خاک
سزد که فخر کنم بر تمامی افلاک
چو تاج زر به سرم میگذارمش چالاک
هزار دشمنم ار میکنند قصد هلاک
گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک
توسل به حضرت صاحب الامر عج (رباعیات)
چشم چو ماهت دل ما را کباب کرد
ابروی تو دو دیدۀ ما را حباب کرد
مژگان نازنین تو زد تیر بر دلم
گیسوی عنبرین تو ما را گلاب کرد
زبان حال حضرت اباعبدالله ع با حضرت زینب س **************مخمس به غزل حافظ*
به زینب شاه دین گفت ای دل افگار
پس از مادر تو ما را باز غمخوار
پس از من بر یتیمانی پرستار
الا ای طوطی گویای اسرار
مبادا خالیت شکر ز منقار
زبان حال حضرت قمر بنی هاشم ع ***************** تضمین به غزل حافظ
بگفتا با حسین میر علمدار
توئی شمع و منم پروانه ای زار
توئی یوسف منم ایندم خریدار
الا ای طوطی گویای اسرار
مبادا خالیت شکر ز منقار
وسل به مولانا صاحب الامر عج
صلوات
شبانه روز به امید وصل بنشینم
که بلکه سایۀ لطفت رسد به بالینم
امیدوار چنینم که در مزارع عمر
ز وصل خرمن حسن تو خوشه برچینم
امام علی ابن موسی الرضا ع (رباعیات)
صلوات
ای آن که مکانت شده در شهر خراسان
روبند غبار در و دیوار تو غلمان
در بارگه قدس تو خوبان همه عبدند
صد همچو مسیحا و کلیمت شده دربان
ولادت با سعادت امام اثنا عشر عج
نیمۀ شعبان رسید و لطف حق شد جلوه گر
از قدومش شد گلستان جملگی از خشک و تر
مژده هان ای دوستان زین گلبن نیکو ثمر
مظهر خلاق عالم زادۀ خیرالبشر
میلاد امام رضا ع امام رئوف
بلبل گلزار زهرا چهچه زن در گلستان
آمد و شد گلستان صد بهتر از باغ جنان
گشت خورشید ولایت طالع و شد آسمان
از فروغ روی او روشن هزاران کهکشان
مرحبا فرخنده مولودی که بُد چون پرنیان
پند پیری به جوانی********
یکی روز دیدم به صحرا دلیری
که میگشت دنبال صید اسیری
که ناگه شنیدم همی دار و گیری
چنین گفت روزی جوانی به پیری
که چون است با پیریت زندگانی
میلاد امام حسن مجتبی ع
مژده ای یاران که عالم شد گلستان سربسر
نیمۀ ماه مبارک لطف حق شد جلوه گر
بلبل بستان زهرا سبط پاک مصطفی
چهچه زن آمد خجل گردید از رویش قمر
میلاد امام عصر عج ***********
نیمۀ شعبان رسید و لطف حق شد جلوه گر
مژده هان ایدل که عالم شد گلستان سر بسر
ای صبا برگو به نرجس مرحبا از این پسر
کس نزاید چون تو خورشیدی چنین قرص قمر
کو شود نور دو چشم حضرت خیرالبشر
قصیده در میلاد امام رضا ع
مژده ایدل نیمۀ ذالقعده عالم شد جوان
سوسن و نسرسن و نرگس عود و کاج و ارغوان
بلبل گلزار حق سوی جهان شد رهسپار
چهچه زن آمد که عالم را نماید گلستان
میلاد امام زمان عجل الله تعالی فرجه و سهل الله مخرجه و رزقناالله رؤیته
پور حسن سرور آزادگان
از سوی حق آمده در این جهان
گشته جهان از قدمش گلستان
مولد مسعود امام زمان
باد مبارک به همه شیعیان
مناجات با حضرت رب العالمین **********
یا من له لطف عمیم یا من له عرش العظیم
یا غافر الذنب العظیم اغفر لی الذنب العظیم یا(استغفرالله العظیم)
یا راحم الشیخ الکبیر یا رازق الطفل الصغیر
یا جابر العظم الکسیر اغفر لی الذنب العظیم یا(استغفرالله العظیم)
میلاد امام علی ابن موسی الرضا ع ******
مژده ای دل گشته میلاد علی موسی الرضا
بلبلان شد چهچه زن در گلستان با صد نوا
شد غزلخوان قمری و دراج و کبک خوش صدا
جملگی گویند یاران بوستان شد با صفا
آمده پیش سلیمان هدهد از شهر سبا
امام زمان ع *************** مخمس به غزل سعدی
هست به دل آرزو طرۀ دلجوی دوست
قبله و محراب من طاق دو ابروی دوست
گردنم افتاده چون سلسلۀ موی دوست
آب حیات من است خاک سر کوی دوست
گر دو جهان خرمیست ما و غم روی دوست
زبان حال حضرت اباعبدالله ع
به دشت کربلا آمد شتابان
زبان حال گفت آن ماه تابان
در اینجا نعش من پامال گردد
لبم از تشنگی تبخال گردد
یا حضرت صاحب الامر والعصر والزمان عج ********
دیوانه شدم ایدوست با سلسلۀ مویت
بر گردن من افکن کآیم به سر کویت
گر تیر بلا بارد زان نرگس جادویت
والله که خریدارم شاید شنوم بویت
تا کی بنشینم من بینم رخ دلجویت
امام عصر عج ******************* مخمس به غزل حافظ
از فراق تو شب و روز خورم خون جگر
از ره لطف نما بر من بیچاره نظر
شب تاریک به دنبال توام تا به سحر
روی بنما و وجود خودم از یاد ببر
خرمن سوختگان را همه بر باد ببر
یا زینب الکبری یا جبل الصبر سلام الله علیها
بگفتا زینب محزون نالان
فلک با من مدارا کن ز احسان
هنوز از داغ مادر در فغانم
که زد مرگ پدر آتش جانم
حضرت ام البنین س
بلبلی گفتا به حال ناتوان
گشته از بخت بدم فصل خزان
بعد از این باید به ویران رو کنم
همچو جغدی از فراق گلستان
میلاد صاحب الامر والعصر والزمان ******* مصادف با تولد این حقیر
(تاریخ سرودن این شعر برابر است با39.7.30 هجری شمسی
مصادف با روز تولد این حقیر "فرزند شاعر" میباشد)
ز باغ ِلاله و ریحان گلِ نرگس نمایان شد
به کوه و دشت و صحرا بین بسی اختر چراغان شد
سراسر سرو و کاج و سوسن و سنبل به طنّازی
صنوبر با غرنفول چون گل احمر پریشان شد
یا اُم الائمه و یا ام ابیها و یا فاطمةالزهرا س
آمد خبر که اُم اَبی در جهان توئی
یکتا گهر در این صدف لامکان توئی
خورشید و ماه پرتوی از نور روی تو
ام الائمه شافعۀ عاصیان توئی
توسل به امام زمان عج ************** مخمس به غزل حافظ
بنگر ای دوست که با حال تباه آمده ایم
چون گدایان به درت خواه نخواه آمده ایم
ذره هستیم که در پرتو ماه آمده ایم
ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده ایم
از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم
امام علی ع ************
یا علی در هر دو عالم سرور و سلطان توئی
رهبر کوی سعادت نور و هم ایمان توئی
مظهر خلاق عالم معنی قرآن توئی
مرشد جبریل و میکائیل در دوران توئی
ناجی نوح نبی در ورطۀ طوفان توئی
لای لایی ای گل بستان من
لای لایی ای مه تابان من
لای لایی ای شه صد پاره تن
إنَّ فِی الجَنَّةِ نَهراً مِن لبَن
لِعَلیٍ و لِزهرا و حسَین و حسن
میلاد امام رضا ع
ایدل بیا که نوبت شادی فرا رسید
از هر طرف رسید به گوش مژده و نوید
بنگر که باد رحمت حق بر چمن وزید
میلاد ثامن الحجج از نور شد پدید
بر افتخار و حرمت ذیقعده شد مزید
لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار ********
درّ دریای فضائل خسرو والاتبار
ابن عم مصطفی ای والد هفت و چهار
گشته در شأن تو آیات الهی آشکار
گفت جبریل امین از جانب پروردگار
لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار
شه لا فتی ع **********
علی امام و علی رهبر و علی مولا
علی است بر حق و حق با علی است در هر جا
علی است بر همه افضل به عالم امکان
علی است باب امامان و زوج بر زهرا
میلاد امام عصر عج *****
مژده ای بلبل که آمد گل به طرف بوستان
محو و حیران جمالش گشته یکسر گلستان
سوسن و نسرین و سنبل با بنفشه جلوه گر
نسترین و نرگس و شمشاد و کاج و ارغوان
یامهدی.عجّل الله تعالی فرجه وسهّل الله مخرجه ورزقناالله رؤیته
از هجر تو ای دُرِّ یگانه
مخمورم و می بود بهانه
ما مهر تو را به جان خریدیم
مهر تو دمی به ماست یا نه
میلاد حضرت صاحب الامر عج ***********
مخور غم ای دل غمگین که صبح وصل پیدا شد
به گوشم هاتفی گفتا که فیض حق مهیا شد
تو ای ساقی بده جامی که ساغر پر ز صهبا شد
سحر از دامن نرجس گل نرگس هویدا شد
که از نور رخش روشن سراسر باغ و صحرا شد
میلاد مولا علی ع ***********
مژده یاران که رجب چون مه تابان آمد
دشت و صحرا همه پر لاله و ریحان آمد
طوطی از هند غزلخوان و شتابان آمد
چهچه زن بلبل و قمری به گلستان آمد
هدهد از شهر سبا نزد سلیمان آمد
ای محرم************
ای محرم آمدی با اضطراب
دختر زهرا ز غم شد دلکباب
ای محرم آمدی با صد فغان
گشت زینب خوار و زار و ناتوان
زبان حال حضرت اباعبدالله ع *********
گویم اینک از حسین آن خسرو والاتبار
در زمین کربلا گردید بر غم چون دچار
بر سر دستش گرفت چون بلبلی در مرغزار
گفت با لشکر که باشد اصغرم بی غمگسار
من ندارم یاوری دیگر بجز این دلفگار
دوبیتی آیت الله محلاتی
مژده یاران آیت الله بهاءالدین محلاتی لقب
رهنمای حق بود سرچشمۀ علم و ادب
بارالها حفظ فرمایش ز هر رنج و تعب
تا که در اجرای احکام تو ماند استوار
شهادت امام حسن ع کریم اهلبیت علیهم السلام
گشته بلبل چهچه زن در بوستان
هر زمان گوید که هان ای دوستان
من که حیرانم به هر دشت و دمن
از فراق روی مولایم حسن
میلاد حضرت خاتم الانبیاء ص
میلاد احمد شد عالم گلستان
بلبل بزن چهچه شد فصل ریحان
شد طوطی و طاووس در شکرستان
ایدل مخور غم در جهان آمد سلیمان
میلاد حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله و سلم
آسمان شد جلوه گر از طالع ماه زمین
کعبه و کوه حرا شد بهتر از خلد برین
مظهر حق لطف حق از امر حق شد جلوه گر
دست حق زَ الطاف حق آمد برون از آستین
زبان حال مولا علی ع به زهرای اطهر س *********
زبان حال شاه مؤمنین است
به زهرا گفتگویش اینچنین است
تو ای زهرا ز غم در خاک خفتی
وصیتهای خود با من نگفتی
(تراز عمل)غفلت از عالم عقبی *********** تضمین به غزل حافظ
ندانم آه چه سازم که غرق در نعمم
همیشه واله و حیران ز دست اهرمنم
فلک نموده ز غم خاک تیره در دهنم
حجاب چهرۀ جان میشود غبار تنم
خوش آندمی که از این چهره پرده برفکنم
(میلاد ) یا اباصالح عج مددی
مژده ای بلبل که گل آمد به سوی گلستان
محو و حیران جمالش گشته یکسر بوستان
ساکنان عالم لاهوت در شوق و شعف
گشته بر ناسوتیان از لطف حق عنبرفشان
یا غیاث المستغیثین عج******* مخمس به غزل حافظ
طلعت رویت اگر ز پرده درآید
گلشن امکان به خویش جلوه گر آید
نخل امیدم چنانچه در ثمر آید
بر سر آنم که گر ز دست بر آید
دست به کاری زنم که غصه سر آید
لولاک لما خلقت الافلاک********* (ترجیع بند)
بند اول
در وصف تو گفته ایزد پاک
لولاک لما خلقت الافلاک
میکال تو را بود چو دربان
جبریل چو خادمی فرحناک
میلاد رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
شد گلستان جمله عالم بلبل آمد بوستان
گشته هنگام سرور و شادی اهل جهان
منهدم شد طاق کسری فیل از رفتار ماند
آفتاب و ماه شد از پرتو رویش عیان
میلاد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
امروز روز شادی و هنگام عشرت است
میلاد پاک ختم رسل شاه عزت است
شد منهدم چو طاق انوشیروان بدان
آیات کردگار یقین بهر عبرت است
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
ای زادۀ خیرالبشر ای یادگار مرتضی
ای عصمت زهرا توئی اندر دو عالم رهنما
ای صاحب علم حسن ای نور چشمان حسین
بنگر حسین را بی کفن ای مجری حکم خدا
بیداری با یاد مرگ******** * تضمین به غزل حافظ
ای که در بستر نازی بنما یاد ز خشت
سعی کن در عمل خویش که گردی چو فرشت
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت
که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
قصد یار-یامهدی عج******** تضمین به غزل حافظ
روم به میکده یکدم به باده نوشیدن
که بلکه مست شوم بهر نکته سنجیدن
منم که شهرۀ شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن
شعر صلوات بر پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و ذریته ************
شد جهان یاران سراسر مست از بوی محمد - ص
آب حیوان شد خجل از لعل نیکوی محمد -ص
ماه و خورشید و کواکب منفعل گردیده یکسر
چون که شد از پرده بیرون ماه ابروی محمد - ص
یا مهدی عج ادرکنی******** مخمس به غزل حافظ
ای سبط نبی حجت حق رو سوی ما کن
از لطف و کرم درد جهانی تو دوا کن
عهد ازلی را به گدایان تو وفا کن
ای خسرو خوبان نظری سوی گدا کن
رحمی به من سوختۀ بی سر و پا کن
امام زمان عج *********** تضمین به غزل حافظ
بلبلان چهچه زنان موسم نسرین آمد
باغبان شاد که هنگام ریاحین آمد
سوسن و نسترن و نرگس پرچین آمد
سحرم دولت بیدار به بالین آمد
گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد
حضرت صغری س
گفت صغری با دلی اندوهناک
کِای پدر جان یا حسین روحی فداک
من در اینجا بی کس و بی یاورم
وعده کردی تا بیاید اکبرم
حضرت لیلا س********** مخمس به غزل حافظ
گفت لیلا که ایَا قادر حیّ سبحان
ای که هستی به همه در پی فضل و احسان
میوۀ باغ دلم رفته به سوی گرگان
یا رب آن آهوی مشکین به ختن باز رسان
وان سهی سرو روان را به چمن باز رسان
شهادت امام باقر ع بافرالعلوم ع
هفتم ذالحجه شد عالم سراسر دلغمین
در عزای حضرت باقر امام پنجمین
معدن علم و فضیلت صاحب جود و کمال
کش چهارم باب هفتم نسل او از طاهرین
میلاد امام حسن ع کریم اهلبیت علیهم السلام
نیمۀ ماه مبارک شد جهان چون گلستان
گشته میلاد حسن آن سرور آزادگان
ساکنان عالم لاهوت باشد بر درش
چون غلامانی به درگاه سلیمان جهان
بنی العباس لعنة...و لعن بر معاویه و اولادش لعنةالله علی القوم الظالمین
هر کس که کند لعن به این عده دمادم
در روز قیامت نشود وارد ماتم
بوبکر و عمر اول و عثمان به وسط شد
اولاد معاویه به شیطان شده خادم
به دنبال یار*****الله جلّ جلاله****** مخمس به غزل حافظ
هر روز و شب مرا به جهان آه و ناله بود
اما دلم به یاد گل و سرو و لاله بود
روز وصال منتظر اشک ژاله بود
دیدم به خواب خوش که به دستم پیاله بود
تعبیر رفت و کار به دولت حواله بود
امام عصر ع ************** مخمس به غزل حافظ
میرسد هر لحظه بانگ الرحیل
گوش دل کر گشته از این قال و قیل
در کجا هستی اَیا نور خلیل
ای رخت چون خلد و لعلت سلسبیل
سلسبیلت کرده جان و دل سبیل
قمر بنی هاشم ع (غیرت الله )
گویم اینک من که سلطان جهان
شافع محشر شه لب تشنگان
گفت با عباس کِای آرام جان
فکر آبی کن برای کودکان
جملگی از العطش دارد فغان
حضرت علی اکبر ع***********تضمین به غزل سعدی
به گل بگفت هَزاری که مست کوی تو باشم
هِزار همچو من ای گل فدای موی تو باشم
همیشه واله و حیران ز عطر و بوی تو باشم
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
*********طفلان مسلم ع********
ای شیعه زن تو بر سر بنشین ز غم نوا کن
بر کودکان مسلم شور و فغان به پا کن
گفتند آن یتیمان حارث بیا حیا کن
ما هر دو بیگناهیم رحمی به حال ما کن
حارث شرم از خدا کن - خوفی تو از جزا کن
دنیا و عقبی- انسان عافل ************* مخمس به غزل حافظ
ای که هستی همچو مختال فخور
یک دمی جانا گذر کن در قبور
تا ببینی صدهزاران همچو مور
هر که آمد در جهان پر ز شور
عاقبت می بایدش رفتن به گور
*خود را آماده کن*
ای که هستی همچو طوطی در قفس
بشکند روزی قفس ای همنفس
می کنی پرواز سوی کردگار
خوش ترا آماده کن ای بوالهوس
**میلاد ولی حق صاحب الامر عج**
جلوه گر شد نور حق در ماه شعبان دوستان
چهچه زن بلبل بیا یک دم به طرف بوستان
طوطی و طاووس و هدهد جملگی اندر نشاط
کبک اندر کوهساران همچو قمری نغمه خوان
**یا فاطمةالزهرا س*****
ای که در بحر نبوت گوهری
هم که با بحر ولایت همسری
مات و حیرانم چه گویم کیستی
این بود بس بر امامان مادری
**یا الله تبارک و تعالی**
در کفر نهم پا که به ایمان برسم
اندر ره کفر سوی جانان برسم
گر کفر نباشدم نباشد ایمان
با بال وَ پر هر دو به خوبان برسم
**یا الله جل جلاله و عظم شَانه**
من گدایی آشنایم یا اله العالمین
سر به درگاه تو سایم یا اله العالمین
آمدم بر درگهت رویی سیه مویی سفید
بگذر از جرم و خطایم یا اله العالمین
**یا اباصالح ع**
اگر اجازه دهی همچو کلب در کویت
بیایم و بشوم من فدای گیسویت
دو دست کوته خود بر زنم به دامانت
کنم چو قبله همانا کمان ابرویت
**دوبیتی در مذمت دنیا**
ای عنود لجوج بی پروا
به کجا می روی چو باد صبا
راه گم کرده ئی شتاب مکن
می کنی طی تو ره ولی به قفا
میلاد امام صادق ع
جلوه گر شد نور حق ای دوستان
چهچه زن بلبل بیا در بوستان
گلبنی از گلشن آل علی
سبز و خرم آمده در گلستان
**میلاد امام صادق ع**
امامِ بحق صادقِ آل احمد
چو بلبل به سوی گلستان روان شد
سر از غرفه ها حوریان کرده بیرون
که روح القدس مست از بوی آن شد
**میلاد رسول الله ص**
به گلزار حق باغبانی عیان شد
که از نور رویش جهان گلستان شد
چو شد امر از خالق هر دو عالم
برون از صدف همچو درّ گران شد
**الفباء توحید**
الف - از الف اول تویی آخر تو یکتا مظهری
از ازل امر تو عالم را نموده رهبری
ب - بِ بگویم هم بپویم بر صراط مستقیم
بر صراط خویش کن بر ما عطا بال و پری
******اللهم عجل لولیک *****
هزاران هزاران هزاران هزار
درود، تهنیت، هم به هشت و چهار
دگرباره گویم سلام و درود
به هفت و شش و مادر هفت و چار
یامهدی عج******* مخمس به غزل حافظ
ای دل ار خواهی ببینی صولت دلدار من
در گلستان حقیقت رو نشین در انجمن
مژده ده اینک چو هدهد بر سلیمان زمن
افسر سلطان گل پیدا شد از طرف چمن
مقدمش بادا مبارک باد بر سرو و سمن
یاصاحب الزمان عج*********** مخمس به غزل حافظ
گشته هنگام طلوع ماه تابان غم مخور
صبح صادق آشکارا شد شتابان غم مخور
از افق بیرون شده خورشید رخشان غم مخور
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبۀ احزان شود روزی گلستان غم مخور
**میلاد امیرالمؤمنین ع**
نیمۀ ماه رجب شد شیعان
عالم امکان سراسر گلستان
چهچه زن بلبل که آمد نوبهار
طوطی و طاووس و هدهد نغمه خوان
*******پند نامه*******
خودپرستی را رها کن حق پرستی را بگیر
تا که زنجیر اسارت بگسلی مانند شیر
راه خوبان طی کن و از راه شیطان در گذر
تا نگردی در جهان آفرینش رو جوفر
**یا صاحب الزمان ادرکنی**
ای کشتی نجات غریقان روزگار
ای نور چشم فاطمه ای شاه تاجدار
در گلشن وجود تو هستی چنان هَزار
شو چهچه زن بیا و ببین دشت و مرغزار
گردیده خشک جمله ز غم برگ و شاخسار
**غم مخور حضرت صاحب الزمان عج میآید**
مخور غم ای دل غمگین که غمخوار تو می آید
نوای بلبل شیدا ز گلزار تو می آید
هما و طوطی و طاووس و قمری جملگی با هم
صدای کبک خوش الحان ز کُهسار تو می آید
****حسین ع* یا رَب إرحَم ضَعفَ بَدَنی ****
بشنو ز یکی گل پیرهنی
در لُجّۀ خون هم در یمنی
گفتا که منم صد پاره تنی
یا رَب إرحَم ضَعفَ بَدَنی
*****فرمایش پیامبر ص*******
چنین فرمود پیغمبر بیانش بس گهر دارد
چنان آیات قرآنی همه شهد و شکر دارد
جوانی را غنیمت دان که پیری بشکند او را
تو صحبت را گرامی دار کو رنجی به بر دارد
**یا الله جل جلاله**
یا رب به جهان من گلی از عمر نچیدم
در کنج قفس سال و مه و هفته خزیدم
هر کس ز پی آخرت و من پی دنیا
افسوس که هرچند دویدم نرسیدم
**یا ثامن الحجج ع**
ای شه کون و مکان ای خسرو دین اَلدّخیل
دست کوتاه من و دامانت ای پور خلیل
آدم و نوح و مسیح و لوط و هود و دانیال
یوسف و یعقوب و اسحق و ذبیح بی بدیل
دعای پیر جماران
پیر جماران را ببین با نطق های آتشین
خواند تو را با احترام یاابن الحسن یاابن الحسن
گوید که ای پور خلیل هستی تو ما را چون دلیل
گردیده روز ما چو شام یاابن الحسن یاابن الحسن
****یا ابن الحسن عجل علی ظهورک ****
ای سید والا مقام یاابن الحسن یاابن الحسن
ای زادۀ خیرالانام یاابن الحسن یاابن الحسن
در انتظار روی تو بینم رخ نیکوی تو
جانا سوی گلشن خرام یاابن الحسن یاابن الحسن
**میلاد حسن ابن علی کریم اهلبیت ع**
شد بهار و گشت بلبل چهچه زن
باد نوروزی وزید اندر چمن
لاله و ریحان و بلبل با بنفش
سوسن و نسرین و یاس و یاسمن