یا اباعبدالله الحسین علیه السلام **********************

یا اباعبدالله الحسین علیه السلام

 

لحظه ئی در فکر بودم با دل پر آتشینم

یادم آمد کربلا زان پادشاه بی معینم

 

گفت با لشکر که ای لشکر در این صحرا بجز من

کیست فرزند علی یا سبط خیرالمرسلینم

 

مادرم زهرا و بابم مرتضی جدم پیمبر

من حسینم حجت پروردگار عالمینم

 

رسم گر باشد که مهمان تشنه لب آخر دهد جان

راضیم من با رضای خالق جان آفرینم

 

میرِ بی خیلِ سپاهم من غریب بی پناهم

کربلا آرامگاهم جلوه گاه اربعینم

 

من نمیدانم چه کردم با شما ای قوم بی دین

چون اسیران فرنگ و زنگبار و روم و چینم

 

دعوتم کردید ای مردم بیایم لیک ایندم

آب را بستید روی اهلیت طاهرینم

 

نامسلمانان چه رسمی هست در مهمان نوازی

تشنه لب باشند یکسر کودکان نازنینم

 

زینبم بی کس نشسته در حرم محزون و نالان

تا نماید او پرستاری به زین العابدینم

 

شد علمدارم جدا دستش در این دشت و بیابان

اکبرم در خون خود شد غوطه ور آن نازنینم

 

اصغرم تیر سه پهلو بر گلویش آشنا شد

روی دستم دست و پا زد طفل زار بی قرینم

 

قاسمم ناشاد و عون و جعفرم در خون شناور

جملگی اصحاب و یاران از یسار و از یمینم

 

یاوری دیگر ندارم جز علیل ناتوانم

آن هم اندر بستر افتاده است با تب همقرینم

 

ره دهیدم تا روم بیرون از این صحرای سوزان

با عیال بی پناه و دختران مه جبینم

 

ناگهان سنگی بیامد وجهۀ حق شد نمایان

تیر دیگر آمد اندر قلب آن ماء مَعینم

 

همچو عرش کبریائی بر زمین افتاد و گفتا

بارالها کن نظر تسلیم امرت اینچنینم

 

روز محشر خود گواهم باش کاین قوم ستمگر

ظلم ها کردند بر ما این گروه مشرکینم

 

در ره قرب تو دادم هر چه را کردی عطایم

از سر و جان و علمدار و جوان نازنینم

 

کن شفاعت در قیامت شیعیان بی پناهم

هر که باشد اهل ایمان ای خداوند مُعینم

 

یا حسین ای خسرو لب تشنگان ای پور زهرا

کن نظر از مرحمت بر ما به روز واپسینم

 

زن تو "رونیزی" به دامان حسین دست توسل

گو که ای شاها بُوَد آقائی تو من یقینم

 
 التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم

ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....