یا ابانا یا اباصالح المهدی عجل علی ظهورک ********************

یا ابانا یا اباصالح المهدی عجل علی ظهورک

 

ای ولی اعظم حق حجت اثنی عشر

شو برون از پردۀ غیبت به حال ما نگر

جملگی هستیم زار و مضطر و خونین جگر

تا نیائی در جهان قرآن نگردد با ثمر

دشمنان دین دمادم گشته بر دین حمله ور

 

عرش و فرشِ اعظمِ حق از وجودت پایدار

گر نیائی نیست بهر دوستانت غمگسار

هر که بینی کرده راهی در زمانه اختیار

نی به فکر دین نه دنیا نی بُوَد در انتظار

بوالهوس ها را ببین هر لحظه گردد جلوه گر

 

گشته دستورات قرآن از هَوسها پایمال

مرد و زن مخلوط همچون اشتران بی عقال

بینوایان را نباشد چاره ای جز قیل و قال

در جواب خویش میگویم دلا چون نی بنال

تا بیاید مهدیِ موعودِ حقِ دادگر

 

گر بیائی عالم امکان شود چون گلستان

بلبلان از هر طرف آیند سوی بوستان

طوطی و طاووس و هدهد جمله در هندوستان

قمریان اندر غزلخوانی برای دوستان

از قدومت ای همایونفر جهان چون نیشکر

 

سرو و کاج و عود و صندل در گلستان وجود

بهر استقبال تو خم گشته دارد این سرود

مژده هان ای دوستان گردیده هنگام درود

طبل شادی بر زنید آمد شه ملک وجود

مطربا برگیر دف ساقی بده آن جام زر

 

لاله و ریحان و سنبل سوسن و هم نسترن

نرگس و داوودی و اطلس تمامی در چمن

لادن از شوق جمالت بر دریده پیرهن

بین که خاران مغیلان هر زمان در مکر و فن

طعنه زن باشند در بستان چنان با یکدگر

 

ای قوام کشور ایجاد ای فرزانه ماه

ای که هستی مستمندان را به هر حالی پناه

کعبه از لطف تو باشد پیش مردم قبله گاه

گر ولای تو نباشد هر عمل گردد تباه

امر حق باشد چنین ای خسرو با زیب و فر

 

دمبدم در انتظار دیدن روی توام

هر زمان محتاج بذل و لطف نیکوی توام

بلکه کلبی بینوا اندر سر کوی توام

گرچه پستم من ولی مشتاق ابروی توام

از وفا ای دلبرا کن سوی مسکینان نظر

 

مات و حیرانم چه گویم وصف تو ای مه لقا

چون که باشد حسن تو مرآت ذات کبریا

کرده اوصاف تو قرآن کوثر و هم هل اتی

تاج کرّمنا به سر داری نشان از اَینَما

مجری احکام قرآن حامی دین پدر

 

هرچه باشد هست در عالم بود از هست تو

کوثر و حور و قصورش جملگی پابَست تو

آدم و نوح و خلیلِ بی خلل سرمست تو

طور موسی و ید بیضا ز ناز شست تو

نطق عیسی بود از لطف تو اندر مهد ذر

 

مظهر حق قدرت حق دست حق در آستین

جز تو نبود هیچ کس ای زادۀ حبل المتین

بلبل بستان زهرا سبط خیرالمرسلین

میکند خورشید کسب از نور تو ای مه جبین

مُنخَسِف از دیدن روی تو میگردد قمر

 

جعد گیسوی تو والیل است و لب آب حیات

خضر از لعل لبت نوشید شد حیران و مات

مضمحل شد از قدومت در جهان لات و مَنات

بهره مند از لطف تو باشد تمام کائنات

هر کسی در آرزوی رویت ای والاگهر

 

در جهان هستی تو صاحب دعوت پیغمبران

صولتت همچون علی عصمت ز زهرایت نشان

حلم تو همچون حسن آن خسرو کون و مکان

در شجاعت چون حسین آن سرور آزادگان

در عبادت همچو سجاد آن شه والاگهر

 

در مآثِر باقر و آثار همچون صادقا

هم علوم کاظمی هم احتجاجات رضا

در سخا و جود هستی چون جواد مه لقا

در نَقاوت چون نقی هیبت پدر غیبت، خدا

هرچه خوبان جمله دارد در تو تنها مستقر

 

در شب آدینه زهرا مادرت با حوریان

کربلا آید سر قبر شه لب تشنگان

گوید ای مادر تو را لب تشنه آخر کوفیان

سر بریدند و بسی شد ظلم بر این کودکان

وای بر کلثوم و زینب هر دو شد بی بال و پر

 

بر تو گریم یا به عباس آن علمدار رشید

یا به اکبر یا به قاسم یا که اصغر شد شهید

یا به زینب خواهرت کز غم همی قدش خمید

یا به طفلانت که اندر کربلا شد نا امید

زن به سر "رونیزیا" هر صبح و شام و هر سحر

 
 التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم

ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....

 

 

 

 

غیبت، خدا=منظور دریافت برنامه غیبت تا زمان ظهور از طرف خداست