در فضیلت و معجزات امام رضا ع،،،،،،،،،،‌‌.‌

در فضیلت و معجزات امام رضا ع

ای که قبرت کعبۀ دلهای نورانی بود

درگه تو قبله گاه هر مسلمانی بود

 

مقدم تو خاک نیشابور کرده همچو مشک

خاک پاک تو روان و جان ایرانی بود

 

بارگاه تو چنان عرش است در دست ملک

در طواف مرقدت هم جن و انسانی بود

 

وارث پیغمبر خاتم توئی ای شاه دین

آدم و نوح و خلیلت جمله دربانی بود

 

آن لعین بی حیا مأمون پر جور و جفا

اشتباهش خواست گوید بر تو احسانی بود

 

مجلسی آراستند از حیله تا نور خدا

در جهان خاموش و این عزت به تو فانی بود

 

آن زمان پائین مجلس بی حیائی گفت چون

ای رضا گفتی که معجز از تو بارانی بود

 

معجزاتی گر تو داری گو که شیر پرده ها

جسم من را طعمه سازد تا که برهانی بود

 

در جوابش گفت شه باشد به ما این معجزات

آن منم کز خانه اش جبریل دربانی بود

 

من وصی مصطفایم حجت الله زمان

مادرم زهرا و جدم حیدر ثانی بود

 

کرده حی ذوالمنن در هل اتی وصف مرا

گر توئی منکر به قرآن این چه برهانی بود

 

من رضایم با رضای حق ولی ای بی حیا

این وجود نحس تو در دام شیطانی بود

 

نام من در آسمان و در زمین باشد رضا

کُنیت و نامم همه در زیِّ سبحانی بود

 

حامی دین خدایم ای لعین بی حیا

کرسی و لوح و قلم بر من ثنا خوانی بود

 

هر که باشد منکر من منکر حق است و بس

منکر حق را بسی در جهل و نادانی بود

 

شه نظر افکند اندر پرده و شد جلوه گر

هر دو شیر آمد بگفت این قاتل جانی بود

 

استخوانش ریز ریز و نوش جان  شیر شد

اهل مجلس جملگی از ترس چون فانی بود

 

آن دو شیر بیشۀ قدرت چنان عبد ذلیل

در حضور حجت حق همچو انسانی بود

 

عرض کردند ای ولی اعظم پروردگار

ده اجازه تا که مأمون طعمۀ ثانی بود

 

غرق در دریای خوف و منتظر شد او به مرگ

جامه اش از ترس گویا رنگ نیرانی بود

 

شه اشاره کرد برگردید ایندم جای خود

جون که اندر قتل من این بی حیا بانی بود

 

گویم اینک از حسین آن خسرو گلگون قبا

در زمین کربلا با لعل عطشانی بود

 

زینبش گفتا که ای جان برادر کن نظر

کودکان چون بلبلان اندر نواخوانی بود

 

هست "رونیزی" به درگاهت بسی امیدوار

وقت جان دادن بیائی گر جه یک آنی بود

 التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم

ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....