در فضائل حضرت زینب کبری س
در فضائل حضرت زینب کبری س
کیست زینب زینت شاه جهان
دختر حیدر امیر مؤمنان
بنت زهرا اُخت سبطین رسول
نور چشم خاتم پیغمبران
عرش و فرش و کرسی و لوح و قلم
ثابت و سیاره و هم کهکشان
وصف او بس چون که در مدحش علی
گفت بابایت فدایت هر زمان
گفت زین العابدین در وصف او
علم تو باشد لدنّی عمه جان
عقل حیران است تا وصفش کند
وصف مه زیر زمین کی میتوان
گفتمش مه لیک مه از روی او
کسب کرد و جلوه گر در آسمان
گویمش خورشید فردوس برین
آستان او قصور حوریان
دست حق در آستینش جلوه گر
نور حق اندر جبین او عیان
شمس رویش لیل مویش قد چو سرو
قامت طوبی خجل باشد از آن
گر گشاید لب جهان گردد بهار
ور ببندد لب شود گلشن خزان
صدهزاران مریم و هاجر به او
چون کنیزانی بود در آشیان
لیک اندر کربلا قدش خمید
گشت از داغ برادر ناتوان
در وداع آخرینش شاه دین
گفت ای دخت امیر مؤمنان
صبر کن ای خواهر غم پرورم
چون شوی گاهی اسیر کوفیان
میروی در شام در بزم یزید
در خرابه چون تو را گردد مکان
عابدین را از وفا غمخوار باش
شو پرستار تمام کودکان
صیحه زد افتاد بر روی زمین
سرو قدش گوئیا شد چون کمان
گقت ای جان برادر یا حسین
میروی ای خسرو لب تشنگان
گو چه سازم من در این دشت بلا
یکه و تنها میان دشمنان
هست "رونیزی" ز عصیان خوار و زار
دست بر دامان زینب هر زمان
التماس دعا - برای شادی
روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
