یا مرضیة الزکیه الفاطمة الرضیه س

میلاد مرضیة الزکیه الفاطمة الرضیه س

آسمان عصمت و ارض حیاء

افتخار اولیاء و انبیاء

 

در جمادی گشت فصل نوبهار

کوه و صحرا جملگی چون لاله زار

 

بلبلان در چهچه قمری در نوا

گشته گلزار حقیقت با صفا

 

لاله و ریحان و سنبل جملگی

سوسن و نسرین طریق بندگی

 

هر گلی روید ز گلزار جهان

مرغزار و گلشن و هم گلستان

 

در چمنزار رخش میکن گذر

تا ببینی نور حق چون جلوه گر

اطلس و داوودی و نرگس همه

شبنمی باشد ز روی فاطمه

 

گشت چون میلاد زهرا آشکار

ماه و خورشید و فلک شد برقرار

 

مظهر یکتاپرستی شد پدید

عالم لاهوت گفتا این نوید

 

یا رب این مولود را فرخنده دار

تا قیامت نسل او پاینده دار

 

آدم و نوح و خلیل و هم کلیم

صد سلیمان بر درش باشد ندیم

 

یونس و عیسی یکایک بنده وار

بر درش همچون غلامان جان نثار

 

یوسف و یعقوب و ایوب و شعیب

دست بر دامان او دارد به غیب

 

حسن یوسف پرتوی از روی او

آیۀ والیل تار موی او

 

مریم و هاجر کنیزان درش

حوریان پروانه اطراف سرش

 

در صفاتش آیۀ تطهیر بس

در کمالش سورۀ تکثیر بس

 

والضحی روی نکویش در جهان

مشک و عنبر بر لبش باشد عیان

 

گر گشاید لب خجل آب حیات

ور ببندد لب ملک حیران و مات

 

حیف این بانو شود بعد از پدر

 در قفس چون بلبل بی بال و پر

 

بر رخش سیلی خورد از ظلم کین

در به پهلویش رسد افتد زمین

 

لیک دختش زینب غم مبتلا

چون شود وارد به دشت کربلا

 

از جفای روزگار کج مدار

میشود بی یاور و بی غمگسار

 

یک طرف آن قوم بی شرم و حیا

یک طرف آن دختران بینوا

 

هست "رونیزی" سگ کوی حسین

هر زمان دارد به دل افغان و شین

 التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم

ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....